93
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

برای بیان قدم خداوند، وجود هر قدیمی ماسوای خداوند را دربر می‏گیرد؛ با این وصفت ذات کمالی و کامل خداوند تنها قدیم است و هر چیزی که اطلاق شیء بر آن صحیح باشد، در این دایره جای می‏گیرد.

در منابع کلامی، غلبه در تعریف قدیم با دو عبارت آمده است، یکی موجودی که ابتداء زمانی ندارد۱ و دیگری موجودی که علت فاعلی ندارد.۲

گروهی نیز قدیم را با قید «لایسبقه الغیر» و «لایسبقه العدم» به ذاتی و زمانی تقسیم کرده‏اند.۳ این در حالی است که علامه حلی این دو تعریف را تنها برآمده از دو تفسیر متفاوت از قدیم می‏داند؛۴ اشعری به گروهی نسبت می‏دهد که قدیم را «باق بنفسه لاببقاء»۵ می‏دانسته‏اند.

تأکید ابواسحاق و فخر رازی (البته در یکی از اقوالش) بر آن است که قدیم مبالغه در تقدم وجود را می‏رساند و ناظر به اولیت زمانی قدیم نیست.۶

در میان همه اقوال تنها ابن حزم (بر پایه برداشت زمانی از این صفت) نسبت قدیم به خداوند را روا نمی داند.۷

آنچه در جمع بندی این اقوال به روشنی قابل دریافت است، توجه به عدم سبقت

1.. بیهقی، الاسماء و الصفات، ص۲۹ - ۳۰؛ قاضی عبدالجبار، المختصر فی اصول الدین، ص۱۷۵؛ اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۵۱۷.

2.. جرجانی، شرح المواقف، ج۳، ص۱۷۸؛ فیاض لاهیجی، شوارق الالهام، ج۱، ص۷۰؛ فیض کاشانی، عین الیقین، ج۱، ص۱۴۵؛ عبیدلی، اشراق اللاهوت، ص۱۶۲؛ قاضی سعید، شرح توحید صدوق، ج۳، ص۱۲۲.

3.. فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ص۹۷. ایشان قدیم ذاتی را غیر مسبوق به غیر و قدیم زمانی را غیر مسبوق به عدم معنا کرده است.

4.. حلی، کشف المراد، ص۵۷.

5.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۳۶۸.

6.. جوینی، الشامل فی اصول الدین، ص۱۰۹؛ رازی، مفاتیح الغیب، ج۱، ص۱۲۰.

7.. ابن حزم، الفصل، ج۱، ص۴۱۰.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
92

۵. مفهوم شناسی حدوث

واژه «حدوث» تنها از جانب مرحوم کلینی - و به تبع ایشان مرحوم فیض کاشانی و علامه مجلسی۱ - در پیوند با اسمای الهی به‏کار رفته و ایشان بابی را با این عنوان ایجاد کرده است. استفاده از این واژه به جای «خلق» ابداعی است که گمان می‏رود به جهت باور کلامی اصحاب امامیه در قرار دادن این واژه در مقابل واژه «قدیم» انتخاب شده باشد.۲ پیش از ورود به مفهوم شناسی حدوث توجه به دو نکته به روشن شدن بحث کمک شایانی می‏کند:

أ - تعریف قدیم

قدیم، معنای ازلی بودن خدا را افاده می‏کند.

روایت امام رضا علیه السلام، صفت قدم در مورد خداوند را این‏گونه تعریف می‏کند: «لاشیء قبله و لاشیء معه فی دیمومیته»۳. عمومیت نفی با «لا»ی نفی جنس نشان می‏دهد، هر چیز که غیریت آن با خداوند ثابت باشد، بایستی از حیطه ازلی و احدی بودن خارج شود. اصرار بر واژه «شیء» نیز نوعی تأکید بر همین نکته است چرا که دایره معنایی این واژه به حدی وسیع است که حتی اطلاق آن بر خداوند نیز جایز شمرده شده است.۴ تأکیدات چندباره این عبارت از «لا»ی نفی جنس و «شیء» و همچنین دائمی بودن (هم در پیدایش و هم در بقاء)

1.. عنوان باب در عبارت ایشان این چنین است «ابواب اسمائه تعالی و حقائقها و صفاتها و معانیها، باب ۱ المغایرة بین الاسم و المعنی و ان المعبود هو المعنی و الاسم حادث». سخن تفصیلی در مورد این باب و دقتهایی که علامه در به کاربردن واژگان آن داشته خواهد آمد.

2.. کلینی اولین باب کتاب التوحید را با عنوان «باب حدوث العالم و اثبات المحدث» منعقد می‏کند. وی در ضمن شش روایت با تأکید بر انحصار صفت قدیم برای خداوند و حادث بودن غیر خدا، عدم اجتماع دو صفت قدیم و حادث را بیان می‏کند. نک: کلینی، الکافی، ج۱، ص۷۲ - ۸۲.

3.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۲۰.

4.. همان، ص۸۲ و ۸۵.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1134
صفحه از 312
پرینت  ارسال به