91
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

وصف بها نفسه»، نشان می‏دهد در فرآیند دعا و عبادت با ملاحظه صفات، اسم قرار داده شده است. این بحث در منابع کلامی با عنوان نسبت اسم، مسمی و تسمیه آمده است؛ گرچه تفصیل این بحث در فصل سوم خواهد آمد، اما تأکید بر غیریت اسم و مسمی و انحصار تسمیه به خداوند از اصول بیان شده در روایات شیعه است.

همان‏گونه که گذشت شواهد یکسانی اسم و صفت نیز مورد استدلال گروهی واقع شده است، اما از چینش ابواب کتاب الکافی نیز می‏توان تفاوت میان اسم و صفت را برداشت نمود، چرا که باب «حدوث الاسماء» پس از ابواب مرتبط با صفات ذات و فعل و بیان تفاوت میان آن، آمده است.

خلاصه و جمع بندی

شناخت صفت و مفهوم آن باید در سایه اصول بنیادین توحیدی انجام شود. ناتوانی بشر از توصیف خداوند و منزه بودن صفات خدا از مخلوقات در کنار اصول عامی مانند عدم تغییر و ترکیب در ذات خداوند از جمله اصول جاری و حاکم در صفات و اسماء است؛ ملاحظه روایات و فضای صدور آن و اطلاقات صفت و نسبت سنجی میان صفت و اسم، مرتبه صفت را مقدم بر اسم ترسیم می‏نماید؛ این درحالی است که مراتب میان صفات نیز با توجه به استعمال در کنار اسم قابل تصویر است؛ به نظر می‏رسد استعمال اسم در کنار صفت، به کاربرد اسم در معنای صفت و اشراب معنای آن منتهی می‏شود؛ مرتبه نازله اسماء و صفات که واسطه معرفت و فهم بشر از سویی و ابزار وی برای ارتباط و دعاست، لفظی است و در مرتبه‏ای که به ذات و کمالات ذاتی مربوط می‏شود، حقیقت هر کدام از اسم و صفت، مقصود است.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
90

مسمی را بپرستد مشرک، کافر و جاحد خوانده شده است و الگوی صحیح این دانسته شده: خدایی پرستش شود که به این اسماء نامیده شده است.۱

بخش دوم: توجه به تفاوت میان صفات و اسمای الهی با صفات و اسمای بشری و مکانیزم اطلاق آن بر اساس اصل تغییر ناپذیری است. این نسبت در صحیحه عبداللّٰه بن ابی یعفور به روشنی بیان شده است؛ او از امام صادق علیه السلام درباره تفسیر آیه سوم سوره مبارکه حدید (هُوَ ٱلْأَوَّلُ وَ ٱلْأَخِرُ ) می‏پرسد، ایشان در بخشی از پاسخ می‏فرماید:

«هو الأول قبل كل شي‏ء و هو الآخر علی ما لم يزل و لا تختلف عليه الصفات و الأسماء كما تختلف علی غيره مثل الإنسان الذي يكون تراباً مرةً و مرةً لحماً و دماً و مرةً رفاتاً و رميماً و كالبسر الذي يكون مرةً بلحاً و مرةً بسراً و مرةً رطباً و مرةً تمراً فتتبدل عليه الأسماء و الصفات و اللّٰه جل و عز بخلاف ذلك‏».۲

این روایت گویای این مطلب است که منشأ تسمیه در پدیده‏های مادی، تغییر و تحول ویژگی‏های آن‏هاست، درحالی که کمالات ذاتی خداوند ازلی و ثابت است و تغییر و تبدلی در اسماء نیز وجود ندارد.

پس از توجه به نسبت میان اسماء و صفات با ذات و نیز تغییر ناپذیری آن، می‏توان به نسبت میان اسم و صفت نیز اشاره کرد، همان‏گونه که در روایت دوم پیداست، تنوع و تغییر صفات مادی منشأ تنوع اسماء است؛ گرچه طبق اصل تغییر ناپذیری، تبدّل و تغییر در اسماء و صفات الهی نیست ولی می‏توان گفت به جهت ملاحظه کمالات متعدد ذاتی خداوند اسماء متعددی اطلاق شده است. از سوی دیگر عبارت «من عبد المعنی بایقاع الاسماء علیه بصفاته التی

1.. علامه مجلسی معتقد است مراد از این گونه اخبار - که اسماء را صفاتی می‏داند که خداوند خود را با آن توصیف نموده - مفهومات کلی است و نه حروف. مجلسی، مرآة العقول، ج۱، ص۳۰۶.

2.. همان، ص۱۱۵.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1348
صفحه از 312
پرینت  ارسال به