57
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

همچنین مانند علم، تقارن میان این صفت در بندگان و پروردگار نشان دهنده اشتراک مفهومی، میان این دو وصف است (وَ مَا یسْتَوِى ٱلْأَحْیاءُ وَ لَا ٱلْأَمْوَاتُ إِنَّ ٱللَّهَ یسْمِعُ مَن یشَاءُ وَ مَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِى ٱلْقُبُورِ).۱ نکته حائز اهمیت در این آیه، آن است که حیطه و متعلق این صفت میان خداوند به کلی متمایز معرفی شده است.

کلام

قرآن گفتگوی میان خدا و بندگان را هم در دنیا و هم در آخرت گزارش می‏کند: در دنیا گفتگوی مستقیم میان خدا و انبیاء (در یکی از اشکال وحی) رخ می‏دهد و آیه (وَكَلَّمَ ٱللَّهُ مُوسَىٰ تَكْلِیمًا)۲ نمونه روشن آن است. این رخداد در آخرت برای همه بندگان صالح تصویر شده وگنه‏کارانی از آن استثناء شده‏اند.۳

شاهد دوم: قرآن بر پایه پذیرش قاعده دلالت لفظ بر معنا به توبیخ مشرکانی می‏پردازد که نام «اله» بر بت‏های خود گذاشته و به پرستش آن اقدام می‏کنند. آیات ۷۱ سوره اعراف، ۴۰ سوره یوسف و ۲۳ سوره نجم، خداانگاری بت‏ها را نمی‏داند جز به نام‏هایی که مشرکان بر آن نهاده‏اند و خدایی بت‏ها جز در اوهام آنان مصداق دیگری ندارد.۴ فخر رازی نیز بر همین مبنا، معتقد است خواندن خدا با الفاظی که بنده معنای آن را نمی‏داند و نمی‏تواند مسمای آن را در ذهن بیاورد، همسان اطلاق اسماء مقدسه خداوند بر دیگران و انتساب غیر از اسمای حسنیٰ به خداوند، از مصادیق الحاد در اسماء است.۵

1.. سورۀ فاطر، آیۀ ۲۲.

2.. سورۀ نساء، آیۀ ۱۶۴.

3.. نک: سورۀ بقره، آیۀ ۱۷۴، سورۀ آل عمران، آیۀ ۷۷.

4.. طباطبائی، المیزان، ج۸، ص۱۷۹؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۷، ص۲۳۷.

5.. رازی، مفاتیح الغیب، ج ۱۵، ص۴۱۶ و ۴۱۷.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
56

آیه نخست که گفت‏گوی خداوند و عیسی را در روز قیامت نقل می‏کند از اعتراف او به علم خداوند بر درون خویش آمده است که از آن به عنوان شاهد صدق مدعایش استفاده می‏کند؛ او در شرک مسیحیان نقشی نداشته و هیچ دعوتی برای درآمیختن عبادت و تقدیس خداوند با تقدیس خود و مادرش نداشته است. در آیه دوم به درونی بودن مسئله نفاق اشاره شده و خطاب خداوند به پیامبر صلی الله علیه و اله آن است که به جهت آگاهی حضرت بر ظواهر منافقان، ایشان نفاق درونی و قلبی ایشان را نمی‏شناسد اما خداوند به این امر آگاهی کامل دارد.

توجه به این نکته ضروری است که اشتراک مفهومی چیزی غیر از اشتراک مصداقی و اشتراک در متعلق است؛ در عین اینکه مفهوم علم، مشترک میان خداوند و بندگان است (چه تفسیر ایجابی از آن شود و چه تنزیهی) هیچ عینیت و یا سنخیتی در مصداق، متعلق و حیطه علم خداوند و علم بندگان برقرار نیست.

سمع

سمع در فرهنگ قرآنی تنها بر تلاقی امواج با پرده شنوایی اطلاق نمی‏شود و بلکه با فهم همراه است؛ اجابت پروردگار نیز شامل کسانی می‏شود که دعوت الهی را لبیک گفته‏اند و غیر ایشان مردگان خوانده شده‏اند. (إِنَّمَا یسْتَجِیبُ ٱلَّذِینَ یسْمَعُونَ وَٱلْمَوْتَىٰ یبْعَثُهُمُ ٱللَّهُ ثُمَّ إِلَیهِ یرْجَعُونَ).۱ سمع نیز همانند علم، مورد احتجاج پروردگار با بندگان قرار گرفته و در آیه ۸۰ سوره مبارکه زخرف، گمان باطل گنه‏کاران در مخفی دانستن امور پیدا و پنهانشان بر پروردگار نقد شده است. (أَمْ یحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْوَاهُم بَلَىٰ وَ رُسُلُنَا لَدَیهِمْ یكْتُبُونَ).۲

1.. سورۀ انعام، آیۀ ۳۶.

2.. سورۀ زخرف، آیۀ ۸۰.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1330
صفحه از 312
پرینت  ارسال به