ب - فهم اجمالی
شاید کمتر قولی در میان اندیشمندان مسلمان ناظر به تشبیه محض باشد و نسبتهای متعدد در این باره، بیشتر به تنازعات فرقه نگاری متوجه است؛ به عنوان نمونه سلفیه اشاعره را اهل تشبیه میخوانند. در میان متکلمان شیعه، معروفترین قول تشبیهی، اتهام به هشام بن سالم است که خداوند را «به شاب موفق» تشبیه نموده است.۱
این نکته مخفی نیست که فاصله میان درک بشر و عظمت پروردگار، توصیفهای خویشفرمای بشری را ناکام خواهد گذاشت. روایت ابوحمزه ثمالی از امام سجاد علیه السلام بُعد این فاصله را به خوبی بیان میکند، ایشان میفرماید: «لو اجتمع أهل السماء و الأرض أن يصفوا اللّٰه بعظمته لم يقدروا».۲ به نظر میرسد همین نکته مرز میان عدم فهم مطلق و فهم تام باشد، چرا که روایات متعددی که از ورطه تشبیه بر حذر داشتهاند بر لازم آمدن صفات مخلوقی و ترکیب و تألیف تکیه دارند؛ از طرف دیگر توهم۳ خداوند نیز مقید به
1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۰۶، ح۸. متن روایت این چنین است: «علي بن إبراهيم عن محمد بن عيسی عن يونس عن محمد بن حكيم قال: وصفت لأبي الحسن علیه السلام قول هشام الجواليقي و ما يقول في الشاب الموفق و وصفت له قول هشام بن الحكم فقال إن اللّٰه لا يشبهه شيء». نکته قابل توجه در این صحیحه گونه بیان محمد بن حکیم است. او از اصحاب امام صادق علیه السلام تا امام رضا علیه السلام بوده و از متکلمان به نامی است که امام رضا علیه السلام از مناظرات وی راضی بوده است. در این روایت وی به تشریح اندیشه هشامین پرداخته است. وی نیز که از اصحاب کوفی است و در حضور امام به توضیح نسبتهای متعدد به این دو روای پرداخته است. فیض کاشانی در شرح این حدیث معقتد است نسبتهای به این دو راوی ناشی از سوء فهم غرض ایشان بوده (ملامحسن فیض، الوافی، ج۱، ص۳۹۲) و عبارت «قول هشام بن الحكم فقال إن اللّٰه لا يشبهه شيء» نیز گویای تلاش محمد بن حکیم برای ارائه تقریر صحیحی از اندیشه هشام و تصحیح نسبتهایی است که به وی داده شده است.
2.. همان، ج۱، ص۱۰۲.
3.. واژه پژوهی وهم و مشتقات آن نشان میدهد این واژه در مقابل یقین و همطراز با ظن به کار میرود. شاید احتمال نزدیک به صواب آن باشد که وهم را به خودی خود به معنای ترجیح یک طرف از احتمالات یا معنای مرجوح میان آنها ندانسته و معنای آن به حسب استعمالات و قرائن مقامی و مقالی در هر موضعی تعیین شود.