241
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

غیریت در لفظ، کتابت و مفهوم است.۱ نیز قاعده (لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ‏ءٌ)۲ مورد اتفاق است و بر اساس روایات «إنما التشبیه فی المعانی فأما الاسماء فهی واحدة»۳، تشبیه در الفاظ اسماء هیچ محذوری را در پی ندارد؛ اما خلط میان مفهوم و معنا باعث شده این باور که اطلاق صفات بر خدا به همان معانی۴ که بر بندگان اطلاق می‏شود و ورود ممکن به حدّ واجب و یا واجب به حدّ ممکنی نزد برخی تقویت شود.۵

واژه حدوث نیز در گفته گروهی به صفات فعلی معطوف است و آیاتی مانند ۱۴۳ و ۱۵۵ بقره، ۱۴۲ آل عمران، ۶۶ انفال و ۲۱ سبأ را که کلماتی همچون (لِنَعْلَمَ)، (لَنَبْلُوَنَّكُمْ) و (لِنَنظُرَ) در آن به کار رفته است را با همین مستمسک توجیه کرده‏اند.۶

جمع بندی

به نظر می‏رسد تنوع آراء نزد اندیشمندان امامیه، حاصل همین کشاکش میان نصوص قرآن و روایت و برخی اصول پذیرفته شده در مشرب فکری ایشان ریشه دارد. و بر پایه هر تقریر پاسخ به سؤالاتی ضروری می‏نماید. نمونه روشن این

1.. ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ج۳، ص۲۵۵.

2.. سورۀ شورا، آیۀ ۱۱.

3.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۱۸.

4.. معنا در سطور قبل تعریف شد و نسخه پژوهی تفصیلی راجع به روایاتی که معانی اسماء وصفات را مخلوق می‏داند در فصل اول گذشت. نک: کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۱۶؛ صدوق،التوحید، ۱۹۳.

5.. مازندرانی، شرح الکافی، ج۴، ص۳۶ - ۳۷؛ ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ج۳، ص۲۸۰.

6.. نک: طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۹؛ ابن شهر آشوب، متشابه القرآن، ج۱، ص۵۳. این در حالی است که فخر رازی در ذیل این آیه شش قول از علماء در توجیه این آیه و حادث بودن علم الهی آورده است. نک: رازی، مفاتیح الغیب، ج۴، ص۱۱۷.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
240

تذکری برای همین معرفت است؛ شاخصه‏های این معرفت، بسیط و بی واسطه و نیز پیشینی بودن آن است. آموزه‏های روایی نیز بر این نکته تأکید دارد که اگر چنین معرفتی نبود شناخت خداوند غیرممکن بود؛۱ البته این معرفت در مؤمنان اشتدادی است و یکی از ابزار تقویت آن اسمای الهی معرفی شده است.۲

علامه طباطبایی با استناد به این عبارت از روایت تصریح می‏کند، توحید حقیقی و کامل آن است که ابتدا خدا را شناخت و سپس برای تکمیل ایمان، صفات و افعال خداوند را شناخت که در غیر این صورت حق توحید ادا نمی‏شود؛ از این متد گاه به معرفت ادراکی در مقابل معرفت توصیفی یاد شده است. این متد در تفسیر از عینیت و غیریت نیز تأثیر بسزایی داشته به طوری که علامه دوانی محصول قول فلاسفه در عینیت ذات و صفات را نفی صفات و اثبات نتایج و ثمرات آن می‏داند.۳

عباراتی از روایات همچون «اسم اللّٰه غیره» در مقابل صفاتیه و حروفیه مطرح شده است و به نظر می‏رسد عبارات بعدی، «و اللّٰه غایة مَن غایاه و المغیا غیر الغایة»، نشان دهنده دفع همین تساؤلات است؛۴ اما ملاصدرا معتقد است این

1.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۴۱.

2.. علاوه بر گزارشی که در گونه شناسی آثار گذشت نک: ملکی میانجی، توحید الامامیة، ص۲۹ و ۸۷ و ۱۱۷؛ اصفهانی، معارف القرآن، ج۱، ص۴۱۰ و ۴۷۰ و ابواب الهدی، ص۱۸۶ - ۱۸۸.

3.. مجلسی، بحار الانوار، ج۴، ص۶۲.

4.. همانگونه که گذشت صدوق این مجموعه روایات این باب را با عنوان «باب اسماء اللّٰه تعالی و الفرق بین معانیها و بین معانی أسماء المخلوقین» آورده است. صدوق برخی از روایات این باب را در برخی ابواب دیگر نیز به مناسبتی آورده است. باور نگارنده بر آن است که این عنوان و همچنین مجموعه روایاتی که در کافی چینش شده است همگی به عنوان حلقه‏های یک زنجیره، ضمن تأکید بر روند بیان شده در مخلوق بودن اسماء، به صدد دفع شبهاتی است که از ممکن است به تبع قول به خلق اسماء، ذهن را به خود مشغول سازد.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1102
صفحه از 312
پرینت  ارسال به