به نظر میرسد فهم طراحی و چینش نوع ارتباط میان خالق و مخلوق پس از التفات به این اصول امکان پذیر است. وی ذات را مظهر جمیع صفات کمالیه بدون هیچ کثرت و انفصال میداند و نسبت ذات و صفات را مانند وجود و ماهیت میخواند؛۱ این نسبت، به مثال آینه و آنچه در آن دیده میشود نیز تقریر شده است.۲
بر اساس منظومه طراحی شده توسط ملاصدرا، عالم اسماء اولین کثرتی است که در نظام خلقت رخ داده و هر چه در عوالم عقلی و مثالی و حسی یافت میشود، مبدأ و سنخ آن در عالم اسماء یافت میشود. وی بر این باور است که هر یک از اسماء، تأثیری در عالم مادی دارد و این تأثیر به حسب حیطه هر اسم متفاوت است؛ ایشان هفت اسم از اسمای الهی را دارای بیشترین تأثیر میداند و حیات، علم، اراده، قدرت، سمع، بصر و کلام را به عنوان امهات اسمای الهی معرفی میکند.۳
در پایان این بحث توجه به دو نکته حائز اهمیت است، یکی آنکه به نظر میرسد اکثر اقوالی که پیرامون قیام حوادث به ذات الهی مطرح شده معطوف به صفت علم است؛ گرچه صفت علم در صورت اطلاق به طور معمول منصرف به علم ذاتی تلقی میشود، لکن «علم بالاشیاء» نیز مانند سایر صفات فعلی است. پس به نظر میرسد این تقسیم در صفت علم، علیرغم التفات به اصل تقسیم در صفات مورد ملاحظه واقع نشده است.
نکته دیگر آنکه علیرغم خلطهای فراوانی که میان اسم و صفت در کلمات