غیریت صفات روایاتی همچون «لشهادة کل صفة أنها غیر الصفة» را به عنوان اصلی که سایر روایات در سایه آن قابل تفسییر است، مطرح میکنند.
همچنین هر چه بتوان بر آن نام «شیء» نهاد به جز خداوند و کمالات ذاتیاش، مخلوق و حادث است. دلالت روشن همین دسته از روایات نشان میدهد میان مخلوقات و خداوند غیریت حاکم است.۱
از این دو گفته میتوان چنین نتیجه گرفت که اسمای الهی مخلوق و حادث هستند و نیز میان این اسماء و خداوند، غیریت وجود دارد؛ البته گاه تفاوت نسخهها نیز در نحوه برداشت تأثیر داشته است. در ادامه به دو نمونه از این برداشت ها اشاره خواهیم کرد.
نمونه اول
از جمله مهمترین تفاوت برداشت ها، روایت معروف نفی صفات است. نقل کافی و توحید در عبارتی از مکاتبه امام کاظم علیه السلام مشتمل بر تفاوتی است که در قضاوت نهایی، درباره دو اندیشه متقابل تأثیر مستقیم دارد. در نقل صدوق عبارت «و شهادتهما جمیعاً علی انفسهما بالبینة الممتنع منها الازل» جایگزین عبارت «و شهادتهما جمیعاً بالتثنیة الممتنع منه الازل» شده است. شارحان کافی، «الممتنع» را صفت «بالتثنیة» و فاعل «الممتنع» را «الازل» دانسته و اختلاف در تذکیر و تأنیث صفت و موصوف را به جهت معنای مصدری نهفته در «التثنیه» میدانند.۲ در این بین، مولی صالح مازندرانی معتقد است، غیریت