189
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

علّامة، سمیعة، بصیرة»۱ است. بی شک نقل این عبارات در کنار روایاتی همچون «هو واحد احدی الذات بائن من خلقه»۲، توجه به حیطه دلالت هر یک از این گزاراش‏ها را روشن می‏سازد.

بر اساس این اندیشه، قائلان به عینیت تلاش می‏کنند این قول تعارضی با دو مفهوم دیگری که در روایات به کار رفته، منافاتی نداشته باشد. این دو مفهوم، یکی حدوث و دیگری غیریت صفات با ذات است. ملاصدرا بر پایه همین تلاش علم را این‏گونه تفسیر می‏کند، خداوند عالم بذاته است چون حقایق اشیاء به واسطه ذاتش منکشف می‏شود.۳

شاید به جهت همین اشتراکات است که ایجی، شیعه و فلاسفه را در نفی صفات زائد بر ذات هم‏نوا می‏داند، گرچه وی در اطلاق اسمای حسنای الهی میان قول شیعه با فلاسفه تفاوت می‏بیند و برخی را قائل به عدم جواز اطلاق آن بر خدا می‏پندارد و گروهی دیگری را بر عقیده عدم جواز خُلوّ ذات از این صفات استوار می‏خواند.۴

تحلیل نمونه‏ای روایات عدم زیادت

نسبت میان قول به نفی و یا حدوث صفات و قول به عدم زیادت صفات بر ذات، تابع مطالعه مجموعه‏ای از روایات است. این نکته مسلم است که نزد هر یک از اندیشمندان شیعه یک روایت یا گروهی از روایات به عنوان روایت کانونی و محور قاعده مورد تمسک است. به عنوان نمونه: قائلان به نفی و

1.. صدوق، التوحید، ص۱۳۹.

2.. همان، ص۱۳۱.

3.. ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ج۳، ص۵۷. «لأنه ینکشف علی ذاته بذاته حقایق الأشیاء».

4.. جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۴۴۵.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
188

بهره‏گیری از صفات ممکن نیست.

این نکته نیز مخفی نیست که ایشان نیز سرّ خلق اسماء و صفات را از جهت علت فاعلی، تضرع و عبادت و از جهت علت غایی، ادای شکر منعم می‏داند.۱ وی نیز غیریت ملازم با زیادت صفات را برنمی‏تابد و معتقد است غیریت با سلب نقائص از خداوند محقق می‏شود. به باور او در تفسیر عینیت باید گفت بهره برداری از نور ذات، بدون وساطت صفات امکان پذیر نیست.۲

گروه زیادی نیز نفی صفات را در مورد صفات زائد بر ذات دانسته‏اند؛ در میان دانشمندان شیعه، اقوال حدوث و نفی صفات با قرائت‏های متعددی بیان شده که نقطه حائز اهمیت در میان همه این اندیشه‏ها التزام به آیات و روایات و توجه خاص به تفسیر و توضیح روایاتی است که بر هر یک از دو مفهوم دلالت دارند.۳

قابل توجه آنکه امثال علامه مجلسی و دیگران عینیت را در مقابل غیریت قرار داده‏اند اما از آنجایی که هر دو تعبیر در روایات یافت می‏شود، پس لازم است معنای هر یک از این دو واژه و گونه تقابل آن دو با یکدیگر نیز مورد بحث و بررسی قرار گیرد. به عنوان نمونه: صدوق در ذیل روایت چهارم باب العلم تأکید می‏کند، علم غیر خدا نیست و از صفات ذات است. گرچه معتقد است وقتی خدا را به علم توصیف می‏کنیم، مقصودمان نفی جهل است اما در تصریح دوباره‏ای می‏گوید: نمی‏گوییم علم غیر خداست، بلکه خداوند «ذات

1.. همان، ج۳، ص۱۸۸ - ۱۹۰.

2.. همان، ص۱۹۵.

3.. نک: مجلسی، بحار الانوار، ج۴، ص۶۲ و ۶۳ و ۲۳۱، فیض کاشانی، رسائل فیض کاشانی، ص۳۵، سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ج۸، ص۱۹۶ - ۱۹۷، مظفر، دلائل الصدق، ج۲، ص۲۶۹، ملاصدرا، اسرار الآیات، ص۴۰، ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ج۳، ص۲۰۹.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1280
صفحه از 312
پرینت  ارسال به