از عینیت در این مصطلح نیز هست، چرا که صفات کمالی را در تخوم ذات موجود میداند اما صفاتی فائض از خداوند که با ملاحظه مظاهر فهمیده میشود، عین ذات قلمداد نمیشود.۱
فخر رازی مجموعه اقوال در ارتباط میان اسم، مسمی و تسمیه را اینگونه بیان میکند:
الف - اسم نفس مسمی غیر از تسمیه: اشاعره، حشویه، کرامیه؛۲
ب - اسم غیر مسمی و نفس تسمیه: معتزله؛
ج - اسم غیر مسمی غیر تسمیه: قول مختار نزد فخر رازی.۳
باور ابن تیمیه آن است که مراد جهمیه و معتزله از قولشان در این مسئله آن است که نشان دهند اسمای خداوند مخلوق است؛ طبیعی است که وی با این نظر مخالف بوده و معتقد است اسماء از کلام الهی و غیر مخلوق است.۴ شافعی نیز هر قولی که اسم را غیر از مسمی بداند موجب زندقه و خروج از دین معرفی میکند.۵ با این توضیح محوری بودن رأی نهایی در مسئله غیریت اسم و مسمی در قول به حدوث یا عدم حدوث اسماء مشخص میشود.
بر همین اساس صابونی (م۵۸۰ ه. ق) قول به غیریت را معادل حادث بودن
1.. آشتیانی، شرح مقدمه قیصری، ص۱۰۰ - ۱۱۳.
2.. این قول به دیگران همچون ابی عبیدة، سیبویه، باقلانی و ابن فورک نیز نسبت داده شده است. آمدی، ابکار الافکار، ج۲، ص۴۹۵.
3.. نک: رازی، مفاتیح الغیب، ج۱، ص۱۰۵. البته او در لوامع همانند غزالی در المقصد الاسنی این بحث را کم فائده میداند. غزالی، المقصد الاسنی، ص۱۰؛ رازی، لوامع البینات، ص۱۶.
4.. نک: ابن تیمیه، مجموع فتاوی، ج۶، ص۱۸۸.
5.. «إذا سمعت الرجل یقول الاسم غیر المسمی فاشهد علیه بالزندقة». تفتازانی، شرح المقاصد، ج۱، ص۳۷.