175
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

۱. اسمائی که تنها بر ذات دلالت می‏کنند و هیچ امری در این دلالت اعتبار نشده است؛

۲. اسمائی که بر ذات دلالت می‏کنند به همراه اعتبار امری؛

این امر اعتبار شده خود سه حالت دارد:

 اضافه ذهنی؛

 سلب به تنهایی؛

 سلب و اضافه؛

گرچه ایشان بر وجود صفات فعل اقرار کرده اما این صفات را در این تقسیم جای نداده و تلاش کرده است روایت «حدوث الاسماء» را نیز بر همین اقسام چهارگانه تطبیق دهد،۱ امتیاز تقسیم ایشان آن است که با تصریح به اسم این تقسیم را انجام داده است.

روایات شیعه در تقسیم اسماء به طرح اسمای تکوینی الهی نیز توجه داشته است. کلینی پس از «باب جوامع التوحید»، بابی تحت عنوان «النوادر» منعقد نموده و در آن به طرح روایاتی می‏پردازد که معرفت اللّٰه را جز با تعلیم اهل بیت علیهم السلام و از طریق ایشان میسور نمی‏داند. امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه (وَلِلَّهِ ٱلْأَسْمَاءُ ٱلْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا )۲ می‏فرماید:

«نحن‏ و اللّٰه‏ الأسماء الحسنى‏ التي لايقبل اللّٰه من العباد عملاً إلا بمعرفتنا»۳.

به خدا سوگند ما همان اسماء نیکویی هستیم که خداوند از بندگان هیچ عملی را جز به واسطه (همراه با) معرفت ما نمی‏پذیرد.

علامه مجلسی در شرح این حدیث پس از آنکه ائمه علیهم السلام را واسطه در دلالت به

1.. طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۲۲۳ - ۲۲۶.

2.. سورۀ اعراف،آیه ۱۸۰.

3.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۴۴.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
174

صفات محض اضافه حادث هستند اما دو قسم دیگر حادث نیست.۱

تفتازانی اسماء را بر اساس میزان ارتباط با مسمی تقسیم کرده و «اللّٰه» را نفس مسمی، اسمایی همچون خالق و رازق را غیر مسمی و عالم و قادر را «لا هو هو و لا غیره» معرفی کرده است.۲

نگاه ایجی به تقسیم صفات، تقسیم به صفات حقیقیه محضه، حقیقیه ذات اضافه و صفات سلبی است. وی معتقد است تغییر در دسته اول این صفات به طور مطلق جایز نیست ولی در دسته سوم به طور مطلق جایز است و در مورد دسته دوم قائل به تفصیل می‏شود و تغیر در نفس این صفات را جایز نمی‏داند ولی در تعلق آن را جایز می‏شمرد.۳ این تفصیل نشان می‏دهد، وی تنها تصویر علم فعلی را در ذهن دارد اما نسبت به علم بلامعلوم باوری نزد وی ثابت نیست.

ملاصدرا صفات را به دو دسته صفات حقیقی وجودی و سلبیات و اضافیات تقسیم می‏کند. دسته اول مانند احدیت عین ذات هستند و دسته دوم عارضی بوده و مقوم ذات و حتی حادث در ذات هم نیستند. وی در مورد این صفات می‏گوید: «هی فی انفسها لاموجودة و لامعدومة... بل جعلها تابع لجعل الوجود».۴ بر اساس همین تقسیم ایشان و علامه مجلسی بر این باور هستند که حکماء و امامیه در مورد صفات حقیقیه قائل به عدم زیادت این صفات بر ذات هستند.۵

طریحی در ماده «سمو» اسماء را به چهار قسم تقسیم می‏کند:

1.. رازی، الاربعین فی اصول الدین، ج۱، ص۱۷۰؛ رازی، المطالب العالیه، ص۱۰۸.

2.. تفتازانی، شرح المقاصد، ج۴، ص۳۳۷ و ۳۳۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۴، ص۱۵۵.

3.. جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۳۸.

4.. ملا صدرا، شرح اصول کافی، ج۳، ص۲۳۶.

5.. ملا صدرا، شرح اصول الکافی، ج۳، ص۲۰۸؛ مجلسی، مرآة العقول، ج۲، ص۹- ۱۰. این بدان جهت است که معتزله نیز با قول به نیابت، ذات را از توصیف به صفات کمالیه تعطیل نموده اند. با این بیان قول به زیادت صفات را می‏توان به همه اهل سنت نسبت داد. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ج۲، ص۹۴.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1392
صفحه از 312
پرینت  ارسال به