173
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

قدیم اعم از صفت و حال و فعل به ذات را ممتنع می‏شمرند، این صفات را مخلوق منفصل خوانده‏اند.

ب - گروهی که این صفات را قسیم دو گروه پیشین قرار می‏دهند. وی قائلین این قول را کرامیه و کثیری از حنابله و اهل حدیث و جمهور مسلمانان می‏داند، طبق این اندیشه این صفات نه مخلوقات منفصل به شمار می‏روند و نه به منزله ذاتند که مشیت به آن تعلق نگیرد، بلکه خداوند از ازل هرگاه بخواهد به این صفات متصف می‏شود «لم یزل یتکلم إذا شاء». ایشان مشیت را قدیم می‏شمرند و صفات یاد شده را بر ظاهر خود تفسیر می‏کنند.۱

از منظر فخر رازی مرتبه اسم مؤخر از مرتبه صفت است؛ او اسم را غیر مسمی و غیر تسمیه می‏داند و اسم‏گذاری بر حسب ذات و بر حسب اجزاء ذات را غیر ممکن می‏داند. وی قسم دوم را محال و قسم اول را مبنی بر این مسئله می‏داند که ذات خدا برای بشر معلوم است یانه؟ پس تنها اسم خداوند بحسب امور خارج از ذات را ممکن می‏شمرد، ۲ او این امور خارج از ذات را صفات معرفی می‏کند و به دو دسته ثبوتی و سلبی تقسیم می‏کند.

فخر رازی معتقد است به جهت آنکه سلب و اضافات نامتناهی به خداوند نسبت داده می‏شود، اسماء نیز نامتناهی خواهند بود؛ اما در یک تقسیم بندی کلی صفات را به حقیقتی عاری از اضافه (مثل وجود و حیات)، موصوف به اضافه (مثل علم) و محض اضافه و نسبت تقسیم می‏کند، او معتقد است

1.. ابن تیمیة، مجموع الفتاوی، ج۶، ص۱۴۸ - ۱۵۲.

2.. رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۲، ص۱۴.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
172

ابن تیمیه تقسیم صفات را بر محور اقوال موجود در مورد قدیم و یا حادث بودن آن تنظیم می‏کند و گزارش صفات در منابع را به سه دسته تقسیم می‏کند:

۱. صفاتی که به موصوف خود اضافه می‏شوند، مثل آیه شریفه (وَلَا یحِیطُونَ بِشَىْ‏ءٍ مِّنْ عِلْمِهِ)۱ که ضمیر در علم به خداوند برمی‏گردد. به باور وی، هیچ اختلافی میان اهل سنت و جماعت در قدیم و غیر مخلوق بودن این صفات وجود ندارد؛ گرچه ایشان می‏پذیرد برخی اهل کلام بر حادث بودن علم تکیه دارند.

۲. اضافه مخلوقات خدا به برخی اسماء، مانند «عباد اللّٰه»، حکم این صورت و مخلوق بودن آن نیز روشن است.

۳. گزارش صفاتی که معنای صفت و انتساب فعلی به خداوند در آن نهفته است، مانند (وَكَلَّمَ ٱللَّهُ مُوسَىٰ تَكْلِیمًا)۲، (رَضِىَ ٱللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ)۳، (ثُمَّ ٱسْتَوَىٰ عَلَى ٱلْعَرْشِ)۴. باور وی بر این است که همین صفات محل نزاع گروه‏های مختلف واقع شده است.

او مجموعه اقوال را در دو گروه خلاصه می‏کند:

الف - کسانی که این دسته از صفات را به یکی از دو گروه قبل ملحق می‏کنند. او معتزله، کلابیه، اشاعره و کثیری از حنابله و فقهاء و صوفیه را در این گروه جای می‏دهد. همین گروه نیز خود به دو دسته تقسیم می‏شوند: کلابیه این صفات را قدیم و قائم به ذات خداوند می‏دانند،۵ اما گروهی که قیام هر امر غیر

1.. سورۀ بقره، آیۀ ۲۵۵.

2.. سورۀ نساء، آیۀ ۱۶۴.

3.. سورۀ مجادله، آیۀ ۲۲.

4.. سورۀ اعراف، آیۀ ۵۴، سورۀ یونس، آیۀ ۳، سورۀ فرقان، آیۀ ۵۹، سورۀ سجده، آیۀ ۴، سورۀ حدید، آیۀ ۴.

5.. انه قديم لم يزل باسمائه و صفاته، و كان يقول، معنی ان اللّٰه عالم ان له علما و معنی انه قادر انه له قدرة و معنی انه حی ان له حياة و كذلك القول فی سائر اسمائه و صفاته، و كان يقول ان اسماء اللّٰه(( و صفاته لذاته لا هی اللّٰه و لا هی غيره و انها قائمة باللّٰه و لا يجوز ان تقوم بالصفات صفات‏. اشعری، مقالات الإسلاميين و اختلاف المصلين، ص۱۶۹.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1394
صفحه از 312
پرینت  ارسال به