163
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

قضاوت‏ها، می‏توان به روش میراث پژوهی ناقص مستشرقانی همچون ولفسن اشاره کرد، وی اساساً نظریات اسلامی پیرامون بحث اسماء و صفات را نوعی تطور اندیشه تثلیث مسیحی می‏داند و اعتقاد به حدوث اسماء نزد رافضیان و کرامیه را مطابق با طرز تصور آریوسی درباره مخلوق بودن اشخاص دوم و سوم تثلیث می‏شمرد و تنها تفاوت میان این دو اندیشه را درون خدایی بودن حدوث اسماء و برون خدایی بودن اشخاص مخلوق آریوسی می‏داند.۱

دیگر نکته آنکه، از تأثیر جدی مبانی هستی شناسی مانند فیض، صدور، تجلی و یا ثبوت و خلقت و نیز آثار مترتب بر آن به عنوان اصول پیشینی و حاکم، در نتیجه‏گیری در این بحث نمی‏توان چشم پوشید.

در این نوشته به دنبال نقد روش و زوایای نگاه به مسئله نیستیم و تنها تحلیل اقوال و چرایی آن و ریشه‏های استنتاج مباحث مربوط را پیگیری می‏کنیم و همچنین برداشت‏های شارحان احادیث و چگونگی ابتناء اقوال ایشان بر روایات نیز از جمله مباحثی است که در این فصل پیگیری خواهیم نمود.

بر اساس سؤالات و زوایای مطرح، در ابتدا به بررسی مراد از اسم و دسته بندی اقوال اندیشمندان خواهیم پرداخت، در مرحله بعد تقسیمات اسماء نزد اندیشمندان مختلف و معیارهای این تقسیم را مورد توجه قرار می‏دهیم، درگام سوم رابطه میان اسم و مسمی و تسمیه به لحاظ تأثیر در بحث حدوث و کارکرد بررسی می‏کنیم.

پس از این مراحل به قرائت‏های مختلف از حدوث و نفی صفات می‏پردازیم و سرانجام حدوث و کارکرد اسماء را از منظر عرفای فلاسفه، سلفیان، معتزله،

1.. ولفسن، فلسفه علم کلام، ۱۵۹.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
162

عبدالکریم جیلانی (۷۶۷ - ۸۳۲ ه‍.ق) از علمای متصوفه۱ نیز، صفات خداوند را مانند ذات واجب و قدیم می‏داند.۲

در آخرین گروه، فلاسفه جای دارند؛ ملاصدرا ضمن برنتابیدن استنباط نفی صفات از عباراتی همچون «کمال التوحید نفی الصفات عنه»۳ و تفسیر آن به نفی صفات زائد بر ذات، معتقد است مقصود از اسم آن نیست که متکلمان درک کرده‏اند یعنی لفظی که در مقابل یک معنا و از معانی وضع گردیده است، بلکه معنایی است که حمل بر ذات می‏گردد و فرق بین اسم و صفت، مانند فرق بین عرض و عرضی است.۴ ایشان معتقد است اگر کسی از علم به اسماء حق محروم باشد از اثبات عالم بودن حق تبارک و تعالی به جمیع موجودات ناتوان خواهد بود.۵

نکته شایسته توجه آن‏که انتساب اقوال مختلف به گروه‏های مقابل در این بحث، اغلب با برداشت یک‏سویه و خاص همراه بوده و در موارد متعدد از برخی لوازم برای نقد و هجمه بر علیه رقیب بهره‏برداری شده است؛ این روند اگرچه کار پژوهش را با دشواری‏هایی روبرو می‏کند، اما به بازخوانی زاویه دید هرگروه در مطالعه و نقد اندیشه‏های مقابل کمک می‏کند،۶ به عنوان نمونه روشنی از این

1.. نک: زرکلی، الاعلام، ج۴، ص۵۰.

2.. احسائی، شرح رسالة التوحید، ص۱۸۲ و ۱۸۳.

3.. صدوق، التوحید، ص۵۶، ح۱۴.

4.. ملاصدار، مفاتیح الغیب، ص۳۳۳؛ملاصدار، اسرار الآیات، ص۴۰؛ ملاصدرا، الشواهد الربوبیة، ص۴۳.

5.. دینانی، اسماء و صفات حق، ص۹۴.

6.. نمونه روشن این نگاه خاص و نقادی به دور از واقعیت و انصاف نقد خیاط معتزلی در مناقشه شیعه و اندیشه هشام بن الحکم در باب ذات و صفات الهی است. نک: خیاط، الانتصار، ص۱۰۷ - ۱۰۹. به مواردی در اثناء نوشته اشاره خواهد شد. نمونه مهم دیگر برداشت و تفسیر عینیت و غیریت است که به تفصیل خواهد آمد.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1410
صفحه از 312
پرینت  ارسال به