ٱلْأَرْضِ وَ مَا بَینَهُمَا وَ مَا تَحْتَ ٱلثَّرَىٰ * وَ إِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یعْلَمُ ٱلسِّرَّ وَ أَخْفَى)۱ نیز قابل دریافت است.۲
ارتباط میان اسم خاص الهی و عرش، در دو دعای «سریع الاجابه» و دعای طواف کعبه نمود روشنی دارد. امام علی علیه السلام ضمن بیان خصوصیات اسم اعظم در دعای سریع الاجابة میفرماید: «واستویت به علی عرشک»،۳ نیز امام صادق علیه السلام در دعایی که به معاویة بن عمار در طواف کعبه تعلیم میکند، اسمی را که به واسطه آن بر کوهها و دریاها میتوان گذر کرد - که همان اسم اعظم است - با عبارت «یهتز له عرشک» توصیف میکند.۴ شارحان کافی به جز مولی صالح مازندرانی در باره این دو عبارت سکوت کردهاند، اما وی «باء» را در عبارت «استویت به علی عرشک» برای تعدیه و نه استعانت و مصاحبت میداند، بر این اساس معنای جمله اینگونه خواهد بود «و آن اسم را مستولی بر عرش خویش قرار دادی تا حکم و اثر آن اسم بر عرش جاری شود». نیز ایشان مراد از عرش را در این عبارت عالم مُلک امکانی به حساب میآورد.۵
ارتباط سنجی شرح این روایت با تفاسیر فوق نشان میدهد، جنبش و تحرک عرش و فرمانپذیری آن از اسم اعظم، باعث میشود عرش به عنوان واسطه و مجرای جریان اسم تام وکامل خداوند در عالم - که جمع همه کمالات و فیوضات است - به شمار رود.
1.. سورۀ طه، آیۀ ۶ و ۷.
2.. طباطبائی، المیزان، ج۸، ص۱۵۰. نیز نک: سورۀ اعراف،آیه ۵۴، سورۀ یونس، آیۀ ۳، سورۀ رعد، آیۀ ۲، سورۀ طه، آیۀ ۶، سورۀ سجده، آیۀ ۴، سورۀ حدید، آیۀ ۴.
3.. کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۸۲، ح۱۷.
4.. همان، ج۴، ص۴۰۶؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۱۰۴.
5.. مازندرانی، شرح الکافی، ج۱۰، ص۴۰۲.