چشمپوشی نمود. اسم اعظم را میتوان دارای مراتبی تصور کرد؛ عالیترین مرتبه اسم را تنها خدا میداند و دیگر مراتب را انبیاء مطلع هستند.۱ دعا به واسطه هر گروه از این اسماء در ادعیه قابل رهگیری است، چه آنکه گاهی خداوند را به اسم خاص و مکنون و مخزون میخوانیم و گاهی به اسمی که یکی از اولیای خدا، به واسطه آن دعا کرده و اجابت شده است. سه اثر ممتاز اسم اعظم، گویای تأثیر تکوینی این اسم در عالم است.
الف - جریان عمومی در عالم مُلک
اولین و مهمترین اثر اسم اعظم، جریان عمومی این اسم در سراسر عالم مُلک است؛ پیوند با عرش الهی و استیلاء این اسم بر آن و انقیاد عرش نسبت به آن گویای همین نکته است. در توضیح این مدعا باید گفت سخن پیرامون چیستی و جایگاه عرش در نظام معرفتی بحث مفصلی است که از حوصله این نوشته خارج است، لکن به دلالت آیه (ٱلرَّحْمَٰنُ عَلَى ٱلْعَرْشِ ٱسْتَوَىٰ)۲ و تفاسیر پیرامون آن، عرش باب باطنی است که علم به جمیع مخلوقات و عالم کون در آن وجود دارد،۳ همچنین مقصود از استواء جریان تدبیر و امر الهی در عالم و استیلاء بر همه خرد و کلان آن است. بر این اساس همه تفاصیل عالم امکان از عرش جاری میشود و هر نیاز و امیدی در سایه آن محقق میگردد.۴ این جریان عام از عبارات بهکاررفته پس از (استواء علی العرش) یعنی (لَهُ مَا فِى ٱلسَّمَاوَاتِ وَ مَا فِى