اسم و اراده معنای ذات شده است. علامه محمد تقی مجلسی در عبارتی روشنتر معتقد است هنگام اماته و احیاء، تلبس خداوند متعال به صفت اماته و احیاء و تبرک (بندگان) به این صفات مقصود نظر بوده است؛۱ یعنی خداوند در هنگام وقوع هر یک از افعال صادره، به صفت و یا اسمی همسو با آن فعلش متصف و متلبس میشود.
فارغ از این اختلاف برداشتها، با توجه به تصریح به وجود آثار برای اسم یا اسمایی از خداوند، نمیتوان از پذیرش تأثیرات اسمای الهی و صفات الهی گذشت. اما توجه به دو نکته ضروری است در روایاتی که «وَضعتَ» (به صیغه معلوم)۲ به کار رفته، قطعاً سخن از تأثیر کامل در جعل الهی است. با توجه به بهرهمندی اولیای خدا در سطح ویژهای از علم الاسماء، این اثر در کاربست انبیاء نیز وجود داشته و همین نکته قابل تسری است.
سطح دیگری از تأثیر اسماء، مطالعه ترتب این آثار در مورد عموم بندگان است. در روایت تهذیب، ترجیح آن است که با «وُضعتْ» (به صیغه مجهول) خوانده شود، در این صورت عمومیت اثر برای اسماء چه در جعل الهی و در کاربست اولیا و چه در کاربست عمومی بندگان قابل طرح است، اما در عین حال، به نظر میرسد در کاربست انسانی و عمومی چنین توسعهای وجود نداشته باشد، چرا که در تأثیر تکوینی مستقیم فرض آن است که هیچ عنصر دیگری غیر از این اسم در اثرگذاری دخیل نباشد. یکی از ثمرات این بحث آن است که، این اسم توسط هر شخصی - ولو فاسد و گنهکار - به کار بسته شود، لامحاله اثر خاص مترتب شود. توجه به روایت تهذیب نشان میدهد این روایت سه فراز را