141
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

اسم و اراده معنای ذات شده است. علامه محمد تقی مجلسی در عبارتی روشن‏تر معتقد است هنگام اماته و احیاء، تلبس خداوند متعال به صفت اماته و احیاء و تبرک (بندگان) به این صفات مقصود نظر بوده است؛۱ یعنی خداوند در هنگام وقوع هر یک از افعال صادره، به صفت و یا اسمی همسو با آن فعلش متصف و متلبس می‏شود.

فارغ از این اختلاف برداشت‏ها، با توجه به تصریح به وجود آثار برای اسم یا اسمایی از خداوند، نمی‏توان از پذیرش تأثیرات اسمای الهی و صفات الهی گذشت. اما توجه به دو نکته ضروری است در روایاتی که «وَضعتَ» (به صیغه معلوم)۲ به کار رفته، قطعاً سخن از تأثیر کامل در جعل الهی است. با توجه به بهره‏مندی اولیای خدا در سطح ویژه‏ای از علم الاسماء، این اثر در کاربست انبیاء نیز وجود داشته و همین نکته قابل تسری است.

سطح دیگری از تأثیر اسماء، مطالعه ترتب این آثار در مورد عموم بندگان است. در روایت تهذیب، ترجیح آن است که با «وُضعتْ» (به صیغه مجهول) خوانده شود، در این صورت عمومیت اثر برای اسماء چه در جعل الهی و در کاربست اولیا و چه در کاربست عمومی بندگان قابل طرح است، اما در عین حال، به نظر می‏رسد در کاربست انسانی و عمومی چنین توسعه‏ای وجود نداشته باشد، چرا که در تأثیر تکوینی مستقیم فرض آن است که هیچ عنصر دیگری غیر از این اسم در اثرگذاری دخیل نباشد. یکی از ثمرات این بحث آن است که، این اسم توسط هر شخصی - ولو فاسد و گنهکار - به کار بسته شود، لامحاله اثر خاص مترتب شود. توجه به روایت تهذیب نشان می‏دهد این روایت سه فراز را

1.. مجلسی، روضة المتقین، ج۲، ص۶۹۶.

2.. فعل «وضعتَه» در ادامه عبارت گزارش اول قرینه لزوم قرائت به معلوم است.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
140

شدن مردگان است و گستره اثر آن تکوین و تشریع را دربردارد.

در تفسیر این اثر نظرات گوناگونی وجود دارد؛ علامه مجلسی دو احتمال در مورد این آثار مطرح می‏کند: یکی آنکه اسماء به جعل الهی آثاری داشته باشند و دیگر آنکه مراد از اسماء، صفات باشد.۱ اما مولی صالح مازندرانی معتقد است، مراد از اسم در اینجا ظاهراً اسم اعظم است؛ به نظر ایشان این اسم ممکن است یک یا چند جزئی باشد که در فرض اول، حیثیات متعدد از آن لحاظ شده است و در فرض دوم هر یک از اجزاء آن اثر معین و خاصی دارد که در وضع اولیه مد نظر بوده است.۲ علامه محمد تقی مجلسی احتمال سومی در مقام مطرح کرده و آن انصراف هر یک از گزارش‏های فوق آثاری باشد که در قیامت رخ خواهد داد، وی بر این باور است که در روز قیامت ایراد هر یک از این الفاظ یکی از آثار و نشانه‏های قیامت را محقق خواهد ساخت.۳

در نقطه مقابل، گاه در تفسیر این آثار بر عنوان مشیر بودن اسماء در تحقق آثار تأکید شده است. علامه مجلسی و مولی صالح مازندرانی در شرح عبارت «باسمک احیا و باسمک اموت» از روایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله ضمن طرح احتمالاتی به نکته اشاره می‏کنند که احیاء و اماته به جز خداوند به هیچ مبدأ دیگری منتسب نیست و مقصود از جمله رسول خدا صلی الله علیه و اله آن است که اسم محیی و ممیت برای خداوند واجب بوده و چنین افعالی به مسمی نسبت داده شده است.۴ این بدان معناست که در این جمله و جملات شبیه به آن اطلاق لفظ

1.. مجلسی، مرآة العقول، ج۱۲، ص۴۴۷.

2.. مازندرانی، شرح الکافی، ج۱۰، ص۳۸۱ - ۳۸۲.

3.. مجلسی، روضة المتقین، ج۲، ص۸۱۵. ذکر این نکته به جاست که هر یک از این نظرات می‏تواند به گونه‏ای به مبانی مختلف این بزرگان در بحث رابطه میان اسماء و صفات الهی و ذات باشد. پی‏جویی این تفاوت‏ها در فصل آتی خواهد آمد.

4.. مجلسی، مرآة العقول، ج۱۲، ص۳۱۵ و ۳۱۶؛ مازندرانی، شرح الکافی، ج۱۰، ص۳۰۹.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1381
صفحه از 312
پرینت  ارسال به