التي خضع لها كل شيء و بجبروتك التي غلبت كل شيء و بعلمك الذی أحاط بكل شیء».۱ به جز فراز اول که امتیاز خاصی در یکی از اسمای الهی را گزارش میکند، سایر فرازهای این دعای مأثور از انفعال عالم در برابر صفات الهی سخن به میان آورده است.
سؤال مهمی که پس از پذیرش ابزاری بودن اسماء و کاربرد آن در دعا و نفوذ و سیطره در مخلوقات به ذهن میآید، آن است که حیطه این نفوذ و جریان و میزان تأثیر اسمای الهی در پیدایش و تکوین موجودات به چهاندازه است؟ رابطه این نفوذ با نفوذ مشیت و امر الهی در تمام عالم چه نسبتی میتواند داشته باشد؟ نقش هر یک از عناصر تأثیرگذار در این مسئله (دعا، اسماء الهی، اراده و مشیت و...) به چه میزان است و تأثیر مطلوب در نهایت به کدامیک نسبت داده میشود؟ پاسخ به این پرسشها به تبیین کارکردهای اسماء الهی در ادعیه کمک میکند.
۱۰. تقسیم بندی اسماء و آثار
اولین گام در جستجوی پاسخی صحیح و عمیق از سؤالات پیشرو، توجه به تقسیمات اسماء و نیز آثار آن است. در روایات، گاهی واژه «الاسم» آمده که به نظر میرسد منصرف به اسم اعظم است وگاهی یکی از اسماء مطرح شده است. به نظر میرسد نباید تردیدی در فرقگذاری اساسی میان اسم اعظم و سایر اسماء در ذهن وجود داشته باشد، چه آنکه این اسم۲ برای کارکردهای