ٱدْعُوا ٱللَّهَ أَوِ ٱدْعُوا ٱلرَّحْمَٰنَ أَیا مَّا تَدْعُوا فَلَهُ ٱلْأَسْمَاءُ ٱلْحُسْنَىٰ)۱ دعا و ارتباط زبانی را به واسطه اسماء میداند؛ نیز هرگونه انحراف آفرینی در اسمای الهی را گمراهی خوانده، و تسمیه نابجا و تلقی چند خدایی - به جهت تعدد اسماء - را نفی میکنند.۲
شاید بتوان گفت صرف وجود و اثبات اسمای حسنا برای خداوند، لزوم و حقانیت عبادت بندگان به واسطه این اسماء در برابر خداوند و انحصار استحقاق عبادت خدا را برای همه مخلوقات آسمان و زمین ثابت میکند، چرا که این اسمای حسنا بر معانی وصفیه در غایت جمال برای خداوند دلالت دارد.۳
خلاصه آنکه اسماء وسیله بین خدا و مخلوقاتش قرار داده شدهاند تا با آنها به درگاهش تضرع کنند؛ گرچه این اسماء متعددند اما همه به ذاتی اشاره دارند که هیچ ائتلاف یا اختلافی در آن راه ندارد.۴
توجه به این دو کارکرد مهم، نقطه محوری شناخت اسمای الهی و کارکرد آن به شمار میرود، و بسیاری از شبهات و چالشهای پیرامون این موضوع را حل میکند. مراجعه به روایات نشان میدهد، لزوم و وقوع این دو کارکرد، خلق اسماء خداوند را توجیه میکند چه آنکه این دو کارکرد در پیوند با انسان که خود مخلوق است تحقق مییابد. امام رضا علیه السلام در روایتی خطاب به محمد بن سنان علت اختیار و جعل اسمای الهی را مسئله دعا و خواندن خدا میداند و تصریح میکند «اگر خداوند به اسمش خوانده نشود، شناخته نمیشود».۵