که مقصود اسمای تکوینی یعنی روح پیامبر صلی الله علیه و اله و ارواح ائمه علیهم السلام مقصود باشد را نیز مطرح ساخته است.۱
مولی صالح، پنج احتمال در مصداق اسم مخلوق را مطرح میسازد؛ وی اینکه مقصود از اسم، «اللّٰه» یا مفهوم عظیمی از مفهومات اسماء باشد را رد میکند، اما اینکه مقصود از اسم، اسم دالّ بر ذات بدون ملاحظه هیچ یک از صفات۲ بوده و اسمی ناشناخته برای ما (یا همان اسم اعظم) است و یا «العلی العظیم» را احتمالات مقبول در مصداق اسم میداند،۳ ملا خلیل قزوینی نیز مقصود از اسم را اسم اعظم و معنای خلق را تقدیر گرفته است.۴
از میان دیگر شارحان کافی و احادیث آن میتوان به نظر مجذوب تبریزی اشاره کرد که مقصود از اسم را نور معرفت میداند که مخلوق بوده و هنگامی متجسد به حروف میشود که مدلول اسم لفظی است.۵
فیض کاشانی، اسم را مرکب از لفظ و حقایق میداند که دلالت با هر دو تمام میشود؛ وی بر اساس ترجیح نسخه صدوق در عبارت - بهذه الاسماء الثلاثة التی أَظهرت - معتقد است مسمی با اسم ظاهر گشته و شناخته میشود.۶ شیخ احمد احسائی، مراد از اسم مخلوق در این روایت را مجموع عالم امر و مراتب چهارگانه آن و عالم خلق با مراتب ۲۸ گانهاش میداند. این تفسیر، که خود تابع جهانبینی اوست، اسم را غیر لفظی و همان اسم اکبر،
1.. مجلسی، مرآة العقول، ج۲، ص۲۵. برخی شارحان دیگر کافی نیز عیناً همین عبارات را تکرار کردهاند. نک: نائینی، الحاشیة علی اُصول الکافی، ج۱، ص۳۵۱.
2.. وی این احتمال را مطابق نظر محققین از صوفیه معرفی میکند که مقصود از این اسم را «هو» میدانند.
3.. مازندرانی، شرح الکافی، ج۲، ص۳۶۹.
4.. قزوینی، الشافی فی شرح الکافی، ج۲، ص۲۳۸.
5.. مجذوب تبریزی، الهدایا لشیعة ائمة الهدی، ج۲، ص۲۱۵.
6.. فیض کاشانی، الوافی، ج۱، ص۴۶۵.