«عنه»، در هر سه عبارت نیز به خدا برمیگردد.
با توضیح بیان شده در پاسخ به این دو پرسش، عبارت «ان اللّٰه تبارک و تعالی خلق اسماً و هو عز و جل بالحروف...» برای انتخاب به عنوان متن معیار مناسبتر به نظر میرسد، در این صورت جایگاه عبارت «فجعله کلمة تامة علی اربعة... » نیز در تفسیر و تبیین این اسم مخلوق روشنتر خواهد بود.
نکات فوق، ترجیح متن چاپ شده کتاب توحید و نیز بحار الانوار را تقویت میکند بهویژه آنکه شارحان کافی، علیرغم نبود گزارش عبارت «و هو»، جمله «بالحروف غیر متصوت» را حال دانستهاند، با این توصیف عبارت «خلق اسماً... فجعله کلمة تامة» ناظر به اسم و توصیفکننده روند حدوث اسم خواهد بود.
اختلاف نسخ کافی و توحید از طرفی و بحار و مرآة از طرف دیگر در عبارت «فالظاهر هو اللّٰه تبارک و تعالی» یا «فالظاهر هو اللّٰه و تبارک و سبحان» نیز وجود دارد که با توضیحات پیش گفته، عبارت دوم مناسب تر به نظر میرسد.
حال پس از انتخاب متن معیار و ترجیح عبارت دو کتاب بحار الانوار و توحید از میان نسخههای موجود نوبت به تحلیل عبارتهای این روایت میرسد.
بر اساس متن معیار، قبل از پیدایش اسماء، خدا به هیچ واژهای نعت نمیگشت و هیچ نطقی را یارای توصیف خداوند نبود، همچنان که سایر راههای شناخت حسی بشر نیز از معرفت خداوند عاجز است.
بر اساس این متن معیار و نگاه جمعی به کل روایت، میتوان فضای عمومی حدوث اسماء را اینگونه ترسیم نمود: این اسم خود کلمه تامهای است که بر طبق جعل الهی این چنین بوده و چهار جزء همسان - بدون هیچ تقدم و تأخر - دارد.۱