باعث میشود، علامه حلی در جمعبندی توقف در مورد او را ترجیح دهد.۱
همچنان که در مورد نوفلی، هر چند نجاشی شاهد روشنی دال بر غلو او در آخر عمر نیافته اما باز علامه، عدم تعدیل اصحاب در مورد او را در کنار گفته قمیها مبنی بر غالی بودن وی، عنصر اصلی توقف در پذیرش روایاتش میداند.۲
سخن درباره حسن بن علی بن ابی حمزه و وقف مستقر او، صاحبان رجال را به کلام واحدی در عدم قبول او منتهی میسازد.۳
آخرین حلقه سند (ابراهیم بن عمر یمانی) را باید ثقه دانست؛ تصریح نجاشی بر وثاقت وی، مقاومت در برابر تضعیف ابن غضائری و شک حاصل نزد علامه را خنثی میکند.۴
در افقی بالاتر از توثیق و تضعیف رجالی، جایگاه این روایت در صدر باب و برداشت عنوان باب از این روایت، گویای روشی پذیرفته شده نزد قدمایی همچون کلینی است. دو احتمال در این رویکرد وجود دارد، یکی اعتماد بر مصادر و دیگری اعتماد بر مشایخ؛ گرچه احتمال دوم خارج از رویه حدیثی رایج در میان شیعه است، اما هیچ یک از این دو احتمال، در مورد این روایت
1.. نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه، ص۱۹۸، رقم ۵۲۶؛ طوسی، الفهرست، ص۲۴۴، رقم۳۵۹؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص۵۶۶، رقم ۱۰۶۸؛ ابن غضائری، کتاب الضعفاء، ج۱، ص۷۰؛ حلی، خلاصة الاقوال، ص۲۳۰.
2.. نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه، ص۳۸، رقم ۷۷؛ حلی، خلاصة الاقوال، ص۲۱۶.
3.. نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه، ص۳۶، رقم ۷۳؛ طوسی، الفهرست، ص۱۲۹، رقم ۱۷۸ و ۱۳۱، رقم ۱۸۵؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص۴۴۳، ذیل رقم ۸۳۱ و ص۵۵۲، رقم ۱۰۴۲.
4.. نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه، ص۲۰، رقم ۲۶؛ ابن غضائری، کتاب الضعفاء، ج۱، ص۳۶؛ حلی، خلاصة الاقوال، ص۶، رقم ۱۵.