75
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

و سجود در ذکر لفظی زیاد به‏کار رفته است،۱ مواردی نیز اشاره به حکم ذبح و لزوم بردن نام خداوند هنگام آن دارد، ترتب حکم تذکیه در این آیات، ظاهراً در به زبان آوردن نام خداوند است.۲

قرائت

اسم در آیه نخست سوره علق، وسیله و ابزار قرائت خوانده شده است، ماده (ق ‏ر ئ) بر جمع و اجتماع دلالت می‏کند۳ و قرائت به معنای در کنار هم قرار دادن الفاظ و کلمات برای تولید معانی است. بر همین اساس به «تلاوت» که اشاره دارد به پشت سر هم آوردن الفاظ، معنا شده است.۴ اولین آیه نازل شده بر پیامبر صلی الله علیه و اله نیز با امر به قرائت، آن هم با واژه (بِاسْمِ رَبِّكَ) آغاز شده است. از میان احتمالات موجود درباره این آیه سه احتمال پذیرفتنی است:

نخست آنکه قرائت به معنای دعا باشد و اسمای حسنای الهی وسیله این خواندن؛ بر این اساس، تعظیم حقیقی خداوند تنها از عارف به اسمای الهی و معتقد به تحقق عبادت از مجرای این اسماء امکان پذیر است.۵ دوم آنکه افتتاح و ابتداء در تقدیر باشد و «باء» به معنای ملابست به کار رفته باشد؛ یعنی «بسم اللّٰه الرحمن الرحیم» بگو.۶

قول سوم با نگاهی عام‏تر امر را متوجه قرائت قرآن دانسته و این استعمال را

1.. (وَ ٱذْكُرِ ٱسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَیهِ تَبْتِیلاً) و (وَ ذَكَرَ ٱسْمَ رَبِّهِ ‏فَصَلَّىٰ). سورۀ مزمل، آیۀ ۸، سورۀ اعلی، آیه ۱۵.

2.. سورۀ مائده، آیۀ ۴، سورۀ انعام، آیۀ ۱۱۸، ۱۱۹، ۱۲۱، ۱۳۸.

3.. ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۷۸.

4.. زبیدی، تاج العروس، ج۱، ص۳۱؛ جوهری، صحاح اللغة، ج۶، ص۲۲۸۹.

5.. طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۸۰.

6.. طباطبائی، المیزان، ج۲۰، ص۳۲۳.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
74

والدین هنگام حمل (دَّعَوَا ٱللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ ءَاتَیتَنَا صَٰلِحًا)۱ به یقین گویای لفظی بودن آن و در بر گیرنده سه دسته اخیر است. گویاترین آیه در پیوند دعا و اسماء الهی (وَلِلَّهِ ٱلْأَسْمَاءُ ٱلْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا)۲ است که بر امر به خواندن خدا با اسماء حسنایش و معرفی اسماء به عنوان وسیله تحقق دعا دلالت می‏کند.

ذکر

ذکر به معنای نگاه‏داری چیزی است.۳ و در مقابل غفلت و نسیان قرار دارد و می‏تواند قلبی یا لسانی باشد؛۴ برخی حقیقت ذکر را در قلب محقق می‏دانند.۵ شواهدی از آیات قرآن نیز، موطن تحقق این ذکر را نفس معرفی می‏کند: (وَٱذْكُر رَّبَّكَ فِى نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِیفَةً وَدُونَ ٱلْجَهْرِ مِنَ ٱلْقَوْلِ).۶ اما به نظر می‏رسد در همین آیه نیز ابزار تحقق ذکر الفاظ است که بر کوتاهی صوت در کنار تضرع و ترس تأکید شده است.

علاوه بر این، ذکر اسم پروردگار به جهت همنشینی با دعا و استغفار، نماز۷

1.. سورۀ اعراف، آیۀ ۱۸۹.

2.. سورۀ اعراف، آیۀ ۱۸۰.

3.. فراهیدی، العین، ج۵، ص۳۴۶.

4.. مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۳، ص۳۱۸.

5.. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۴، ص۱۹ - ۲۰. توضیح آنکه ایشان ذکر را به دو دسته صوری و حقیقی تقسیم می‏کند. وی ذکر را به «حضور القلب مع المذکور» تعریف می‏کند و معتقد است حضور با استفراغ قلب حاصل و تمام می‏شود. غافل کسی است که تنها به ذکر لسانی اکتفا کرده در حالی که ذکر لسانی مقدمه‏ای برای امر قبل و در نهایت ذکر قلب است. شایان توجه آنکه او این مطلب را که خداوند ذاکر حقیقی باشد که به زبان بنده اش ذکر می‏گوید را باطل و بافته اهل دعاوی در ذکر معرفی می‏کند. نک: پیشین: ص۳۶. با این توصیف او منکر ذکر لفظی نیست بلکه تنها ترتب میان ذکر لفظی و ذکر قلبی را لازم می‏داند.

6.. سورۀ اعراف، آیۀ ۲۰۵.

7.. طبرسی و رازی در تفسیر آیه (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ ٱللَّهِ أَن یذْكَرَ فِیهَا ٱسْمُهُ) (سورۀ بقره، آیۀ ۱۱۴) جهر در نماز و اقامه جماعت را از مصادیق ذکر خوانده‏اند. نک: طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۳۶۱؛ رازی، مفاتیح الغیب، ج۴، ص۱۱.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1285
صفحه از 312
پرینت  ارسال به