185
درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی

قائلین به نفی صفات در میان شیعه به دو گزارش روایی از امام علی علیه السلام و امام رضا علیه السلام تمسک می‏کنند که کمال توحید و نظام آن را در «نفی صفات» معرفی می‏کنند،۱ کلینی نیز گزارشی از یک مکاتبه امام کاظم علیه السلام با این بیان آورده است.۲

صدوق بطلان قدم صفات زائد را نزد شیعه اجماعی می‏داند؛ وی با تأکید بر اینکه صفات الهی «لنفسه» هستند نه به زیادت بر ذات، ازلی بودن صفات را به معنای عدم زیادت و ازلی بودن ذات دارای کمالات ازلی می‏داند.۳

شیخ مفید نیز لنفسه بودن صفات الهی را مذهب همه امامیه می‏داند.۴

سید مرتضی (۴۳۶ه‍. ق) اما، به مانند معتزله صفات را به حال تفسیر

1.. صدوق، التوحید، ص۳۵ و ۵۷، صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص۱۵۰؛ سید رضی، نهج البلاغة، خطبه اول، ص۳۹. نکته حائز توجه در نقل این عبارات تفاوتی است که در نقل مفید و طوسی نسبت به نقل صدوق و طبرسی مشاهده می‏شود. شیخ مفید و طوسی در امالی‏هایشان روایت امام رضا علیه السلام را با عبارت «نظام توحیده نفی التحدید عنه» و مفید در ارشاد با عبارت «نفی التشبیه عنه» نقل کرده‌اند. (نک: شیخ مفید، الامالی، ص۲۵۳؛ طوسی، الامالی، ص۲۲؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۲۲۳) این نقل، احتمال پیش گفته در مفهوم شناسی صفات را تقویت می‏کند که مؤلفه تحدید و تشبیه (همانند عبارت «فلیست له صفة تنال») را قید نفی می‏دانست و وجه جمع آن را با روایات اثبات صفات و کمالات ذاتی در همین نکته می‏دانست.

2.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۴۰.

3.. صدوق، التوحید، ص۲۲۳. از جمله دیگر عالمان شیعه که معتقدند این روایت به نفی صفات زائد بر ذات اشاره دارد نراقی در «جامع الافکار» است. وی عبارات آخر خطبه را شاهد این ادعا می‏داند. احتمال دیگر ایشان نیز جالب توجه است جایی که نفی صفات را به نگاه و منظر عارف معطوف می‏داند نه واقع و حقیقت. نک: ملامهدی نراقی، جامع الافکار و ناقد الانظار، ج۳، ص۳۶۵.

4.. شیخ مفید، اوائل المقالات، ۵۲. وی تصریح می‏کند که این نظر با کلمات صفاتیه، قائلان به احوال و ابوهاشم متفاوت است، لکن سایر معتزله بر همین باور هستند. برخی معاصران این اندیشه را با قول ابوالهذیل که معتقد است «إن اللّٰه عالم بعلم هو هو» یکسان گرفته اند، (اله بداشتی، توحید و صفات الهی، ص۲۷۱) در حالی که تفاوت میان این دو نظر روشن است.


درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
184

که بزنطی آنچه از قول به تشبیه رایج بوده را ذکر نموده و امام جواب (رد برداشت) او را با تنزیه داده است».۱

تقریر معناشناختی از نفی صفات نیز در برخی کلمات یافت می‏شود که شایسته توجه بوده و باید از دو قسم دیگر متمایز شود، این تقریر گاه با ملاحظه مبانی عرفانی انسان کامل و وحدت وجود مرتبط می‏شود که ظرافت‏هایی در بحث از آن می‏آفریند.

الف - نفی و حدوث ملازم با رد زیادت

ایجی معتقد است فلاسفه و شیعه به نفی صفات باور دارند.۲ اشعری در بیان مجموعه اقوال روافض در بحث اسماء و صفات، قول زراریه و اصحاب مؤمن طاق را در برابر یکدیگر قرار می‏دهد، درحالی‏که زراریه به خلق صفات برای خدا پس از آنکه واجد آن نبوده، باور داشتند؛۳ اصحاب مؤمن طاق صفات ذاتی را ثابت می‏دانستند.۴

در مطالعه پیشینه این بحث، انتساب قول به نفی صفات در منابع متعددی به هشام بن حکم برمی‏گردد؛۵ البته سید مرتضی این انتساب را بی اساس معرفی می‏کند؛۶ علامه مجلسی نیز روایت معروف شاب موفق را نشانه قول هشام به عینیت صفات طبق اندیشه معتزله (نیابت ذات از صفات) دانسته است.۷

1.. اصفهانی، معارف القرآن، ج۲، ۶۹.

2.. جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۴۵.

3.. وی انکار صفات ذاتی - البته با تقریرها و مراتب متفاوت - را به گروه‏های دیگری از روافض نیز نسبت می‏دهد، اما صاحبان آن را مشخص نمی‏کند.

4.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۳۹.

5.. شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۸۷.

6.. سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج۱، ص۸۶.

7.. مجلسی، مرآة العقول، ج۲، ص۸.

  • نام منبع :
    درآمدی بر نظریه حدوث اسماء الهی
    سایر پدیدآورندگان :
    علیرضا بهرامی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1352
صفحه از 312
پرینت  ارسال به