اشعار را به آن حضرت نسبت داده اند ؛ مثل ابيات : «يا حارِ هَمْدانَ مَن يَمُتْ يَرَنى . . .» كه سيد حميرى ، قول امير به حارث همْدانى را به نظم آورده است . و اصل خبر را شيخ مفيد در مجلس اوّل الأمالى خود ، نقل كرده است و پس از نقل خبر ، گفته : «قال جميل بن صالح : و أنشدنى أبوهاشم السيد الحميرى . . .» و از آن جمله است اشعار بسيارى در ديوان كه نصايح امام به فرزندانش امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام است كه وصاياى آن جناب را به سبطين به نظم در آورده اند و از اين رو ، اشعار به خود آن حضرتْ انتساب داده شده است . علاوه ، اين كه سبك اشعار از حيث بلاغت و فصاحت ، نسبت به ديگر كلمات امير (چون خطب و رسائل و حكم و نهج و غير آن) ، بسيار متفاوت است و سست به نظر مى آيد . ظاهرا بايد گفت : رجزهايى كه از آن حضرت نقل شده است ، اِسناد آنها به آن جناب ، خالى از قوّت نيست كه سيرت ابطال عرب در ميدان مبارزه اين بود . بسيارى از اشعار «على بن ابى طالب قَيرَوانى » نيز به آن جنابْ نسبت داده شده كه اشتراك در اسم ، موجب اين اشتباه شده است . ۱
۲ . استاد سيد جلال الدين آشتيانى مى گويد : اين ابيات (دَوائُكَ فيكَ . . .) از على بن ابى طالب قيروانى است و تشابه اسمى باعث آن گشته است كه بسيارى از محققان در نحوه انتساب اين ابيات و نظاير آن ، بر سبيل خطا گام نهاده اند و گاهى نيز بدون تشابه در نام ، مثلاً مناجات منظوم ناصر خسرو قباديانى را كه مذكور در مفاتيح الجنان شيخ عباس قمى است از آنِ حضرت وصى عليه السلام دانسته اند و حال آن كه : كلامٌ علىٍ ، كلامٌ علىّ ! ۲
۳ . در مقدمه ديوان الإمام على عليه السلام كه مكتبة الإيمان در قاهره آن را به چاپ رسانده ، ده ايراد به انتساب اين ديوان به امام على عليه السلام وارد شده است :
۱ . در ديوان ، اشعارى تك بيتى وجود دارد كه در «بحر رَجَز» سروده شده و از شعرهاى كوچه بازارى به شمار مى رود و نمى توان آنها را شعر ناميد ؛ چرا كه