369
حديث پژوهي

عرب با آنها آشنا شده است .
سه . در بعضى قطعات ، مطلب با تقسيمات فلسفى بيان گرديده كه آن هم بعد از قرن دوم و بعد از ظهور فلسفه در بين مسلمانان ، عرب با آن آشنا شده است .
چهار . ابياتى مُشعر بر اسرار حروف در اين ديوان ديده مى شود كه در عصر على عليه السلام چنين موضوعاتى در ميان عرب ، سابقه نداشته و ابن خَلدون تصريح كرده كه علم اسرار حروف ، پس از صدر اوّل ، انتشار يافته است . ۱
پنج . در اين ديوان ، معمّا هست ؛ در صورتى كه در عصر اميرالمؤمنين عليه السلام معمّا و لُغَز نبوده است .
شش . اغلب ابيات اين ديوانْ از لحاظ ادبى چنان نيست كه لايق مقام فصاحت و بلاغت امام باشد . ۲

كتابشناسى چاپى

در اين بخش ، آنچه با ديوانْ مرتبط است و تاكنون به چاپ رسيده ، در دو بخش «متن» و «ترجمه و شرح» معرفى مى شود . گفتنى است كه ديوان هاى چاپ شده ، همه به ترتيب الفبايى قافيه ها تنظيم شده اند ؛ اما در حجم و تعداد اشعار ، تفاوت هاى بسيار دارند و از ۱۹۰ قطعه ، تا ۳۵۵ قطعه ، ۳۷۴ قطعه ، ۵۰۶ قطعه و ۴۵۵ قطعه ، متفاوت اند . فقط يكى از اين ديوان ها بر حسب موضوعْ تنظيم شده است كه در بخش پيشين نيز از آن ياد شد .

الف . متن

۱ . ديوان الامام على بن أبى طالب ، جمع و ترتيب : عبدالعزيز الكرم ، مؤسسة الكتب الثقافية ، ۱۰۴۹ ق / ۱۹۸۸ م ، ۱۱۲ ص ، داراى ۳۵۵ قطعه شعر ، همراه با پاورقى هاى

1.ابن خلدون ، عبدالرحمان ، مقدمه ابن خلدون ، ص ۳۵۳ .

2.سميعى ، كيوان ، تحقيقات ادبى يا سخنانى پيرامون شعر و شاعرى ، ص ۳۵۷ ـ ۳۵۵ .


حديث پژوهي
368

در آوردگاه سخن سنجان قرن چهارم ، چنان كه نثر امام را گرد آورده ، به تدوين ديوانى از او نيز همت مى گماشته يا از آن ، سخن مى گفته است ؛ با اين همه ، وى در نهج البلاغه و نيز در اثر ديگرش (خصائص أميرالمؤمنين ) ، ۱ قطعه هايى از شعر على عليه السلام را روايت كرده است . اين نكته و نيز سخنانى مانند سخن سعيد بن مسيَّب نشان مى دهد كه حضرت به هر حال با سرودن شعر بيگانه نبوده اند وگه گاه ، به مناسبت هايى ، فزون بر رجزهاى ميدان جنگ ، چكامه هايى سروده اند كه مايه اصلى تدوين ديوانى از امام شده است .
بارى ، شعر اين ديوان ، با توجه به پايگاه راويانش و با توجه به ساختارها و معانى و انگيزه هاى شعرى ، بر چند گونه است : [۱ ]گونه اى كه به قطع ، از سروده هاى امام است ؛ مانند رجزها و سروده هايى كه در منابع معتبر به تواتر و تكرار از حضرت دانسته مى شود ؛ [۲] گونه اى كه از شاعران ديگر است و حضرت در ضمن سخن ، بدان ها تمثل جسته است ؛ [۳] گونه اى كه در آن ، لفظ از ديگران و معنا از امام است ؛ بدين معنا كه سرايندگان ، سخنان نغز امام را به رشته نظم كشيده اند كه در اين صورت برابرى و هم عيارى نظم شاعران را با كلام امام ، چشم نمى توان داشت ؛ [۴ ]گونه اى كه شرح منظوم واقعه يا گزارشى است كه در احوال حضرت آورده اند ؛ [۵ ]گونه اى كه دوستداران امام به زبان حالى از حالات او سروده اند ؛ [۶] رجزى كه از هماوردان امام در جنگ هاست كه امام ، رجزى در پاسخشان سروده و رجز حريف و پاسخ امام ، هر دو در ديوان آمده است . ۲

۱۰ . استاد كيوان سميعى با ذكر شش دليل ، ترديدهايى جدّى در ديوان موجود پديد مى آورد :
يك . در اين ديوان ، كلمات بيگانه مخصوصا فارسى وجود دارد كه در صدر اسلام و زمان خلفاى راشدين هنوز داخل زبان عربى نگرديده و مرتب نشده بودند .
دو . حِكَم و امثالى دارد كه متعلق به ايرانيان و روميان و يونانيان بوده و پس از اختلاط با آن اقوام ، مخصوصا پس از نهضت علمى و ادبى در عصر عباسيان ، قوم

1.به عبارت دقيق ، خصائص الأئمه عليه السلام .

2.ديوان امام على عليه السلام ، تصحيح و ترجمه ابوالقاسم امامى ، ص ۹ و ۸ .

  • نام منبع :
    حديث پژوهي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2550
صفحه از 462
پرینت  ارسال به