امور، عبارتاند از: ۱. ایمان به خدا، ۲. ایمان به غیب، ۳. ایمان به فرشتگان، ۴. ایمان به کتابهای الهی، ۵. ایمان به انبیای الهی، ۶. ایمان به روز جزا، ۷. ایمان به خاتم انبیا، ۸. ایمان به آنچه بر پیامبر خاتم صلی الله علیه و اله نازل شده است.
افزون بر امور هشتگانهای که لزوم عقیده به آنها در قرآن آمده، در احادیث نیز واجبات اعتقادی دیگری بیان شده که آنها نیز در واقع، واجبات اعتقادی از منظر قرآن به شمار میآیند؛ زیرا عقیده داشتن به امر هشتم از اموری که ذکر شد ـ یعنی ایمان به آنچه بر پیامبر خاتم صلی الله علیه و اله نازل شده، شامل همه آنها میشود. این امور را میتوان در یازده عنوان خلاصه کرد: ۱. ایمان به ولایت اهل بیت علیهم السلام، ۲. ایمان به معراج، ۳. ایمان به سؤال در قبر، ۴. ایمان به بهشت، ۵. ایمان به دوزخ، ۶. ایمان به صراط، ۷. ایمان به میزان، ۸. ایمان به وجوب واجبات و حرمت محرّمات، ۹. ایمان به شفاعت، ۱۰. ایمان به رجعت، ۱۱. ایمان به قضا و قدر.
بر این اساس، مؤمن کسی است که همه امور نوزدهگانهای را که بدانها اشاره شد، باور دارد و عملاً ملتزم به آنهاست.
در پایان فصل چهارم، حکمت خلاصه کردن اصول دین در پنج اصل، تبیین میگردد.
در فصل پنجم، نخست، پایداری و ناپایداری ایمان از نظر قرآن، بررسی میشود و در ادامه با بهرهگیری از رهنمودهای اهل بیت علیهم السلام عوامل پایداری ایمان تبیین میگردند. در پایان نیز دیدگاه متکلّمان در باره امکان ناپایداری ایمان، نقل و نظریّه زوالناپذیری ایمان، نقد میشود.
آسیبهایی که پایداری ایمان را تهدید میکنند، یکی از مباحث مهمّ این کتاب هستند. در فصل ششم با بهرهگیری از رهنمودهای قرآن و اهل بیت علیهم السلام، در مجموع، دوازده آسیب ایمان تبیین میگردد. گفتنی است که این آسیبها، در واقع، نوعی بیماری روانی اند که در آغاز، موجب تضعیف نیروی ایمان میشوند و اگر درمان نگردند، به تدریج، آن را نابود میکنند.
آشنایی با راههای تقویت ایمان، اهمّیت ویژهای دارد. فصل هفتم کتاب با بیان وظایف اندامهای مختلف انسان در رابطه با این موضوعِ بسیار مهم، آغاز میشود و با تبیین نمادهای قوّت ایمان پایان مییابد.