۰.(إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللهِ الَّذینَ کَفَرُوا فَهُم لا یُؤمِنُونَ.۱
۰.بى تردید، بدترین جنبندگان در نزد خداوند [در علم ازلى و لوح محفوظ او] کسانى هستند که کفر ورزیدند، پس دیگر ایمان نمىآورند).
آیه نخست، بدترین جنبندهها را کسانی میداند که اندیشه خود را به کار نمیگیرند و آیه دوم، بدترین جنبندهها را کافران و فراریان از ایمان بیان میکند. پیام دو آیه این است که بیایمانی، نتیجه بیخردی است. اگر انسان فکر و اندیشه خود را به کار گیرد، ندای منادیِ ایمان را لبّیک میگوید و با قرار گرفتن در معرض نسیم توفیق الهی، به عالیترین مراتب ایمان میرسد.
حقیقت توفیق الهی
توفیق الهی، خاستگاه ایمان است که بدون آن، هیچ کس به ایمان راه نمییابد. گروهی به موجب توفیق الهی، به اوج مراتب بندگی دست مییابند و گروه دیگر، به دلیل محرومیت از آن به حضیض ذلّت دچار میآیند. قدرت پذیرش حق در کسی که توفیق الهی دستگیر او باشد، بالا میرود؛ ولی انسان بیتوفیق، به آسانی از کنار حق میگذرد و حقیقت را نادیده میانگارد. خداوند در قرآن به بیان حقیقت توفیق الهی و چگونگی آن اشاره نموده است.
از نگاه قرآن، توفیق الهی به معنای افزایش ظرفیت و آمادگی برای پذیرش حق و لبّیک گفتن به ندای ایمان است. در مقابل آن، خذلان و بیتوفیقی است که نتیجه آن، احساس ملال و نفرت از دعوت انبیای الهی و دعوت عقل به ایمان است. قرآن در این باره میفرماید:
۰.(فَمَن یُرِدِ اللَّهُ أن یَهدِیَهُ یَشرَح صَدرَهُ لِلإِسلامِ وَ مَن یُرِد أن یُضِلَّهُ یَجعَل صَدرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأنَّما یَصَّعَّدُ فِی السَّماءِ.۲
۰.پس کسى که خدا بخواهد او را [به خاطر سوابق نیکش] هدایت نماید، سینه او را براى [پذیرش] اسلام مىگشاید و کسى را که بخواهد در گمراهیاش رها سازد، سینهاش را به شدّت میگیرد و تنگ مىکند که گویى به زحمت در آسمان رو به بالا مىرود. [این گونه، خداوند، پلیدى را بر کسانى قرار مىدهد که ایمان نمىآورند]).