ذاتیای که از آدم به ارث برده است، تطهیر میگردد. در آیین مسیحیت، غسل تعمید، نقطه شروع پیروی از کیش مسیحیت است. در حقیقت با این آیین، پیروان مسیحیت، رنگ این آیین را به خود میگیرند.
در صدر اسلام، گروهی از پیروان آیین مسیحیت، برای تبلیغ دین خود و مقابله با اسلام، غسل تعمید را امتیازی برای آیین خود میدانستند و مسیحیت را به خاطر آن، برتر از اسلام معرّفی میکردند. از نگاه آنها، فقدان چنین برنامهای در آیین اسلام، نقطه ضعف اسلام نسبت به مسیحیت است؛ زیرا مسیحیت به خاطر غسل تعمید، قادر به تطهیر انسانها از انواع آلودگیهاست؛ ولی اسلام چنین توانی را ندارد.
قرآن کریم در برابر این تفکّر، در آمدن به رنگ الهی را تطهیر واقعی بر شمرده و تطهیر خیالی ایشان را بیارزش میداند:
۰.(صِبغَةَ اللَّهِ وَ مَن أحسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبغَةً وَ نَحنُ لَهُ عابِدُونَ.۱
۰.[آرى! ایمانِ دلهاى ما با] رنگآمیزى خدایى است و کیست که رنگآمیزیاش بهتر از خدا باشد؟ و ما پرستندگان اوییم).
غسل تعمید، خرافهای بیش نیست و تطهیر واقعی، با رنگآمیزی خداوند صورت میگیرد. خداوند، فطرت و ذات مسلمانان را به وسیله آیین حق، رنگآمیزی کرده است. طهارت از آلودگی گناه، با آبِ به ظاهر رنگین، حاصل نمیشود؛ بلکه با گرفتن رنگ دینِ حنیف ـ که فطرت مسلمان بر آن سرشته شده است ـ حاصل میشود.
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه، نگارگری خداوند را آیین اسلام بیان نموده است:
۰.الصِّبغَةُ هِیَ الإسلام.۲
۰.[مقصود از] نگارگریِ خدا، اسلام است.
خدای متعال، فطرت مسلمان را با رنگ اسلام، رنگآمیزی کرده است که بیش از هر چیز، به او نیکویی بخشیده است. بر فطرت مسلمان، نقش یکتایی خداوند و نبوّت پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله حک