فصل سوم
سرچشمه ایمان
پذیرش حقایقی در ورای دیدنیها و شنیدنیها و باور داشتن امور غیبی، همواره به عنوان یکی از مسائل جدّی در زندگی بشر مطرح بوده است. یکی از آثار مهمّ باورمندی انسان به وجود حقایق ناپیدا، پیدایش دین و ایمان در جوامع انسانی است که نقش مؤثّری در سرنوشت ملّتها ایفا میکند. با توجّه به اهمّیت این مسئله، اندیشمندان همواره با این پرسش درگیر بودهاند که: باورِ دین و مذهب، از خصوصیات فردی و اجتماعی انسانها سرچشمه میگیرد، یا از عالم بالا در نهاد ایشان، به ودیعت نهاده شده است؟
برخی ریشه چنین باوری را در شرایط فردی و اجتماعی حاکم بر افراد و ملّتها جستجو کرده و وجود حقایق غیبی را موهوم و بیپایه دانستهاند. بر اساس این دیدگاه، آنچه با عنوان دین و ایمان در سرنوشت جوامع بشری نقشآفرین بوده است، در پندار و خیال انسانها ریشه دارد و از واقعیّت، بیگانه است؛ امّا نگاه قرآن به این مسئله، فرسنگها با رویکرد پژوهشگران و نظریّهپردازان در این حوزه فاصله دارد. از نگاه قرآن، ایمان در فطرت و سرشت انسان ریشه دارد که عقل و علم و وحی به شکوفایی آن کمک میکنند.
با توجّه به نقش مؤثّر ایمان به حقایق غیبی در زندگی بشر، از دیرباز، دیدگاههای گوناگونی از سوی صاحبنظران و اندیشهوران در باره چگونگی پیدایش دین و ایمان در جامعه انسانی بیان شده است. دیدگاههای نادرست در این حوزه، موجب شده تا برخی از جریانهای تاریخی، سرنوشت ملّتها را در جهت اهداف سیاسی و استعماری خود به بازی بگیرند و باورهای مردم را بازیچه