۰.اعراض، زمانی محقّق میشود که چیزی، انسان را به سوی اشتغال به کاری فرا خواند؛ ولی انسان از روی بیاعتنایی و بها ندادن به آن کار، از آن رویگردان شود و به کاری دیگر بپردازد. لازمه این رویگردانی، آن است که شخص، خودش را از پرداختن به کارهای پست و مخالفِ با شرافت و کرامت، برتر و بالاتر بداند و به کارهای بزرگ و اهداف عالی روی آورد.۱
جایگاه و مقام مؤمن، بالاتر از آن است که نیروی خود را برای سخن و کار بیهوده صرف کند. به همین دلیل، از چنین اموری، ابراز ناخرسندی میکند و با بیتوجّهی به آنها، به اموری که برای آخرت مفید هستند، مشغول میشود. او شأن خود را از گرفتار لغو شدن و انجام کار بیهوده بالاتر میداند و به اموری که با شرافت و کرامت انسانی سازگاری ندارند، بیتوجّهی نشان میدهد. کوشش او بر آبادانی خانه آخرت است و تلاش میکند تا دل را از خواستههای لغو، فارغ گرداند و افکار بیهوده را از سر بیرون کند. وقتی دل از خواستههای لغو و بیهوده بُریده شود، اِعراض به معنای واقعی صورت میگیرد.
اهل ایمان، به وسیله مناجات و یاد خداوند، دل را از میل به امور بیهوده و لغو، پاک میکنند و از خدا میخواهند تا لحظات زندگیشان را زمینه دستیابی به پاداش آخرت قرار دهد و از امور بیفایده حفظ کند، چنان که ادریس علیه السلام در هنگام دعا به خداوند عرضه میداشت:
۰.اللَّهُمَّ سَلِّ قَلبِی عَن کُلِّ شَیءٍ لا أتَزَوَّدُهُ إلَیکَ وَ لا أنتَفِعُ بِهِ یَومَ ألقاکَ مِن حَلالٍ أو حَرام.۲
۰.بار خدایا! دلم را از هر چیزی، حلال یا حرام، که از آن در راه سفر به سوی تو توشه بر نمیدارم و در روزی که با تو دیدار میکنم از آن بهرهای نمیبرم، دور گردان.
هر کاری که برای آخرت و زندگی جاوید، بیفایده باشد، در نگاه مؤمن، پست و کمارزش است و او به آن بیتوجّه است. مؤمن برای گردآوری توشه آخرت، به امور بیمقدار و بیهدف، اهمّیت نشان نمیدهد و از آنها دوری میکند. او با وجود این که از انجام برخی