313
ایمان در قرآن

می‌گردد؛ زیرا می‌داند علّت و سبب ظاهری حادثه، در رخ دادن حادثه مستقل نیست و زمام آن در دست خداوندی است که هیچ کاری را بدون حکمت و مصلحت انجام نمی‌دهد.۱ از این رو، به آن حادثه ناگوار از دریچه حکمت و مصلحت می‌نگرد و آرامش می‌یابد. اینها معارفی است که ایمان به انسان می‌دهد. در صورتی که دل به این معرفت برسد، آرام می‌گیرد و مصیبت‌های زندگی، او را متزلزل و مضطرب نمی‌کنند.

بنا بر این، یکی از آثار و برکات ایمان، هدایت قلب در مصیبت‌هاست و این هدایت، در اثر شناخت و معرفتی است که ایمان به انسان می‌دهد. از این رو، می‌توان اثر ایمان را معرفت و شناخت دانست، چنان که در برخی احادیث، از علم و شناخت به عنوان میوه درخت ایمان یاد شده است. پیامبر خدا صلی الله علیه و اله می‌فرماید:

۰.الإیمانُ عُریانٌ، وَ لِباسُهُ التَّقوىٰ، وَ زینَتُهُ الحَیاءُ، وَ مالُهُ الفِقهُ، وَ ثَمَرَتُهُ العِلمُ.۲

۰.ایمان، برهنه است و جامه آن، پرهیزگاری است، زیورش آزرم، دارایی‌اش آگاهی و میوه‌اش دانش است.

این علم و معرفت، نتیجه بینش و بصیرت باطنی است که در اثر ایمان حاصل می‌شود. کسی که ایمانش خالص و حقیقی باشد، دلش با نور دانش، روشن و به راه درست هدایت می‌شود. در این صورت، دل به آرامش می‌رسد و انسان از آشفتگی و پریشانی رها می‌گردد. امیر مؤمنان علیه السلام می‌فرماید:

۰.هُدِیَ مَن أخلَصَ إیمانَهُ.۳

۰.کسی که ایمانش را ناب گرداند، ره یافته است.

بر همین اساس، ایمانی که خالص نباشد و آمیزه‌ای از شرک به همراه داشته باشد، بی‌اثر خواهد بود و انسان را به حقیقت نمی‌رساند. به همین دلیل، آشفتگی درونیِ انسان را از بین نمی‌برد. ایمان ناب، سبب می‌شود که دل به معارفی دست یابد که با توجّه به آنها، در

1.. ر.ک: المیزان: ج ۱۹ ص ۱۰۴.

2.. الفردوس: ج ۱ ص ۱۱۲ ح ۳۸۰.

3.. غرر الحکم: ج ۶ ص ۱۹۳ ح ۱۰۰۱۵.


ایمان در قرآن
312

سوزاندن است  ، در صورتی می‌سوزاند که اجازه سوختن داشته باشد و خداوند، اثر سوزانندگی را از آن نگیرد. چنانچه به آتش اجازه سوختن ندهد و سوزانندگی از آن گرفته شود،‌ همان آتش به گلستان تبدیل می‌شود، چنان که در ماجرای سوزاندن ابراهیم علیه السلام به آتش، اذن تکوینی در سوزاندن نداد:

(قُلنا یا نارُ کُونی‏ بَرداً وَ سَلاماً عَلى‏ إبراهیمَ.۱

۰.[و سرانجام، او را در آتش انبوهى افکندند؛ ولی ما به زبان تکوین] گفتیم: اى آتش! بر ابراهیم سرد و سلامت باش).

همچنین کارد برنده، در صورتی می‌بُرد که اجازه تکوینی برای بریدن داشته باشد و اثر بریدن از او گرفته نشود. چنانچه خداوند، اثر بریدن را از آن بگیرد، بر گلوی طفلی اثر نمی‌کند، هر چند سنگ خارا را از هم بدرد. چه بسا زلزله ویرانگر، بنای عظیم و مستحکم را با خاک یکسان سازد؛ ولی اجازه ویران ساختن خانه‌ای محقّر و سست‌بنیان را نداشته باشد.

به همین شکل، هر حادثه ناگواری در صورتی محقّق می‌شود که اسباب و علل آن، بر قدرت اثرگذاری خود باقی باشند. چنانچه خداوند، قدرت اثرگذاری را از آنها بگیرد، هیچ حادثه‌ای رخ نخواهد داد. پس هر مصیبتی که در زندگی انسان پیش ‌آید، به اذن تکوینی خداوند است و رخ ‌دادن آن به خاطر باقی بودن قدرت تأثیر در اسباب و علل آن است. مصیبت در صورتی رخ می‌دهد که خداوند از تأثیر سبب آن جلوگیری نکند. این گونه است که هیچ مصیبتی از دایره آگاهی و خواست خداوند، خارج نیست.۲

درک این حقایق، از آثار ایمان است. کسی که به یگانگی خداوند باور داشته باشد، دلش به این مطلب راه‌نمایی می‌شود که خداوند از حادثه ناگواری که برای وی رخ داده، آگاه است و حادثه با خواست او رخ داده است. از این رو، قلبش آرام می‌شود و از آشفتگی رها

1.. انبیا: آیۀ ۶۹.

2.. در عین حال، اجازۀ خداوند به این معنا نیست که انسان در برابر حوادث، دست روی دست بگذارد و هیچ کاری نکند؛ چرا که این اذن تشریعی نیست؛ بلکه اذن تکوینی است. انسان می‌تواند از حوادث تلخ زندگی پیشگیری کند و با تمام توان، برای جلوگیری از آنها بکوشد. او می‌تواند از محقّق شدن اسباب برخی حوادث جلوگیری کند و به این شکل، مانع وقوع حادثۀ ناگوار بشود.

  • نام منبع :
    ایمان در قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری و سیدحسین فلاح زاده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 120517
صفحه از 436
پرینت  ارسال به