19
ایمان در قرآن

انکار حقایق پای فشردند؛ ولی همین که خود را در گرداب هولناک نیل گرفتار یافتند، اعتراف به حقایق بر زبان فرعون جاری گشت:

۰.(قالَ آمَنتُ أنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذی آمَنَت بِهِ بَنُوا إِسرائیلَ وَ أنَا مِنَ المُسلِمینَ.۱

۰.گفت: ایمان آوردم که معبودی نیست جز همان که بنى اسرائیل به او ایمان آورده‏اند و من از تسلیم‏ شدگانم).

قرآن چنین باوری را ایمان به شمار نمی‌آورد؛ بلکه باور قلبی را به شرط همراهی با اعتراف زبانی و پایبندی در عمل، ایمان می‌داند.

همچنین از نگاه قرآن، تصدیق زبانی و التزام عملی، بدون باور قلبی، ایمان شمرده نمی‌شود. از این رو کسی که با زبان به اسلام اقرار کند و در عمل به ظواهر اسلامی مثل نماز، روزه، زکات و احکام دیگر، پایبند باشد ولی باور به اسلام در دل و جان او راه نیافته باشد، مؤمن شمرده نمی‌شود.

در زمان پیامبر صلی الله علیه و اله، شماری از اعراب، خدمت پیامبر خدا رسیدند و ادّعای ایمان کردند. قرآن در باره ادّعای ایمان این افراد می‌فرماید:

۰.(قالَتِ الأعرابُ آمَنَّا قُل لَم تُؤمِنُوا وَ لکِن قُولُوا أسلَمنا وَ لَمَّا یَدخُلِ الإیمانُ فی‏ قُلُوبِکُم.۲

۰.بادیه‏نشینان گفتند: ما [از ته دل] ایمان آوردیم. بگو: «ایمان نیاورده‏اید؛ بلکه بگویید [در ظاهر با گفتن شهادتین] اسلام آوردیم و هنوز ایمان در دل‏هاى شما وارد نشده است»).

اسلام با اعتراف و عمل به ظواهر اسلامی، تحقّق می‌یابد. ایمان نه تنها با زبان و عمل انسان در ارتباط است، بلکه با دل و جان نیز پیوند ناگسستنی دارد. از نگاه قرآن، کسی که با زبان به اسلام اعتراف کند و به ظواهر آن عمل کند ولی حقایق اسلام به قلب او راه نیافته باشد، تنها به مرتبه مسلمانی رسیده است و مؤمن به شمار نمی‌آید.

تفسیر «ایمان» در احادیث

در احادیث اهل بیت علیهم السلام، هر چند واژه «ایمان» به شکل‌های گوناگون و با تعبیرهای

1.. یونس: آیۀ ۹۰.

2.. حجرات: آیۀ ۱۴.


ایمان در قرآن
18

۰.پروردگارا! همانا ندا دهنده‏اى را شنیدیم که به ایمان دعوت مى‏کرد که:«به پروردگارتان ایمان آورید». ما هم ایمان آوردیم).

منادی ایمان، مردم را به معرفت و شناخت خداوند دعوت کرده و از آنها می‌خواهد تا معرفت خود را در عمل نشان دهند. در حقیقت، شناخت خداوند، مقدّمه ایمان است و ایمان شمرده نمی‌شود. شناخت خداوند در صورتی به ایمان می‌انجامد که شهادت به ربوبیت و پایبندی در عمل در پی آن باشد.

منظور از منادی ایمان، پیامبر خدا صلی الله علیه و اله است که بشر را به ایمان دعوت می‌کند. ایمانی که خاتم انبیا جامعه را به آن دعوت می‌کند، باور قلبی داشتن به حقایق الهی است که با اقرار زبانی و التزام عملی همراه باشد. مراد از حقایق الهی، حقایقی است که از جانب خداوند برای هدایت انسان‌ها بر قلب پیامبر اسلام، نازل شده است. بنا بر این، مؤمن کسی است که باور قلبی او به حقایق، با اقرار زبانی و عملِ برخاسته از عقیده همراه باشد. مؤمن از یک سو به حقّانیت آیین اسلام باور قلبی دارد و از دیگر سو، باور او با اعتراف زبانی و التزام عملی همراه است.

از نگاه قرآن، کسی که حقایق الهی را باور کند و بشناسد، ولی حاضر نباشد شناخت خود را به زبان ابراز کند، مؤمن شمرده نمی‌شود. از این رو اگر قلب، حقیقتی را دریابد ولی زبان به آن اعتراف نکند و نشانه‌های آن در عمل ظاهر نشود، ایمان تحقّق نمی‌یابد، نظیر فرعون و پیروانش که با مشاهده معجزه‌های الهی که بر دستان موسی علیه السلام جاری شده بود، به حقّانیت او باورِ قلبی پیدا کرده بودند؛ ولی از اقرار زبانی به حقّانیت موسی و التزام عملی به شریعت او خودداری ورزیدند. قرآن در توصیف حال آنها می‌فرماید:

۰.(وَ جَحَدُوا بِها وَ استَیقَنَتها أَنفُسُهُم ظُلماً وَ عُلُوًّا.۱

۰.و آنها (معجزات) را در حالى که باطنشان به آنها یقین پیدا کرده بود، از روى ظلم و برترى‏جویى انکار کردند).

اینان، نه تنها حاضر به اعتراف نشدند، بلکه به انکار باورهایی پرداختند که درستی و صدق آنها را با جان دریافته بودند. از این رو تا پیش از محاصره موج‌های سهمگین دریا، بر

1.. نمل: آیۀ ۱۴.

  • نام منبع :
    ایمان در قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری و سیدحسین فلاح زاده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 120242
صفحه از 436
پرینت  ارسال به