خودبزرگبینی موجب شد تا ابلیس، ذات خود را برتر از ذات آدم بداند و بر او سجده نکند.
در حقیقت، ابلیس با این تکبّر، در برابر فرمان خداوند، سرکشی نشان داد و با سابقه شش هزار سال عبادت،۱ از درگاه خدا رانده شد. این گونه است که هر کس، همچون ابلیس به تکبّر مبتلا شود و این رذیله در وجودش رسوخ پیدا کند، اهل نجات و نیکفرجامی نخواهد بود. امیر مؤمنان علیه السلام میفرماید:
۰.إیَّاکَ وَ الکِبرَ فَإنَّهُ أعظَمُ الذُّنُوبِ وَ ألأمُ العُیُوبِ وَ هُوَ حِلیَةُ إبلِیسَ.۲
۰.زنهار از تکبّر، که بزرگترین گناه و نکوهیدهترینِ عیبهاست و زیور ابلیس است.
۴. شرک
در فرهنگ دینی، قرار دادن شریک و انباز برای خداوند، شرک نامیده میشود که قرآن آن را ظلم بزرگ میداند: (إنَّ الشِّرکَ لَظُلمٌ عَظیم).۳ شرک، از آن جهت ظلم است که مشرک، جایگاه واقعی حق را در باره خداوند رعایت نمیکند. از این رو، شرکورزی، نادیده گرفتن حقّ خداوند است و از آفتهای خطرناک ایمان شمرده میشود. از نگاه قرآن، شرکورزی، با ایمان جمع نمیشود و درخت ایمان در صورتی به ثمر مینشیند که از آفت شرک، محفوظ بماند. ایمانی که با شرک آمیخته نگردد و خالص بماند، امنیّت و هدایت در پی خواهد داشت و به نیکفرجامی میانجامد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
۰.(الَّذینَ آمَنُوا وَ لَم یَلبِسُوا إیمانَهُم بِظُلمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الأمنُ وَ هُم مُهتَدُون.۴
۰.کسانى که ایمان آوردند و ایمانشان را به ستمى نیامیختند [یعنی اعتقاد به مبدأ را با ثنویّت یا تثلیث یا تعدّد ارباب و عقاید قلبى را با فسق عملى مخلوط نکردند]، آنهایند که برایشان ایمنى است و آنها هدایت یافتگان اند).
پس از نزول این آیه، مردم گمان کردند مراد از ظلم در این جا، تمام انواع ظلم است و هر کس در زندگی، هر گونه ظلمی مرتکب شود، از امنیّت اخروی و هدایت به سوی حق