181
ایمان در قرآن

موسی علیه السلام خودداری می‌کرد و از حقیقت چشم‌ می‌پوشید.

گذر از حقایق و نادیده گرفتن آیات الهی، ویژگی انسان مستکبر است. انسان‌های مستکبر همچون فرعون، حقایق را در می‌یابند؛ ولی به آسانی از کنار آن عبور می‌کنند و آن را نادیده می‌انگارند. در حقیقت، استکبار، مانع پذیرش حق و تسلیم در برابر آن می‌گردد. قرآن کریم، در توصیف دروغگویانِ گنه‌پیشه‌ می‌فرماید:

۰.(وَیلٌ لِکُلِّ أفَّاکٍ أثیمٍ یَسمَعُ آیاتِ اللهِ تُتلى‏ عَلَیهِ ثُمَّ یُصِرُّ مُستَکبِراً کَأن لَم یَسمَعها فَبَشِّرهُ بِعَذابٍ ألیمٍ.۱

۰.واى بر هر دروغ‏پرداز گناه‌پیشه! آیات خدا را که پیوسته بر او خوانده مى‏شود، مى‏شنود. سپس در حال تکبّر، [بر کفر و عناد خود] اصرار مى‏ورزد، گویى که آنها را نشنیده است. پس او را به عذابى دردناک بشارت ده).

تبهکاران، آیات الهی را می‌شنوند؛ ولی به جهت کبرورزی، از آن رو می‌گردانند. به همین دلیل، ایمان نمی‌آورند و در برابر حق تسلیم نمی‌شوند. این گونه است که در برخی از آیات قرآن، استکبار در برابر ایمان قرار دارد و انسان‌ها به دو گروه مؤمن و مستکبر تقسیم شده‌اند:

(قُل أ رَأیتُم إن کانَ مِن عِندِ اللَهِ وَ کَفَرتُم بِهِ وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِن بَنی‏ إسرائیلَ عَلى‏ مِثلِهِ فَآمَنَ وَ استَکبَرتُم إنَّ اللهَ لا یَهدی القَومَ الظَّالِمین.۲

۰.بگو: به من خبر دهید که اگر این (قرآن) از جانب خدا باشد و شما کفر ورزیدید و گواهى از بنى اسرائیل [مانند برخى از علماى یهود] بر نظیر آن [یعنی تورات واقعى که مثل قرآن و شاهد صدق قرآن است] گواهى داد و ایمان آورد و شما تکبّر ورزیدید [آیا شما در گم‌راهى سختى نمانده‏اید]؟ همانا خداوند، ستمکاران را [به مراتب کمال ایمان] هدایت نمى‏کند).

این آیه اشاره است به ایمان یکی از علمای بنی ‌اسرائیل که نام او در قرآن ذکر نشده است. عالم بنی ‌اسرائیلی، پس از مشاهده دلایل روشن، ایمان آورد و در برابر حق تواضع کرد؛ ولی کافران، به خاطر کبرورزی، تسلیم حق نشدند و از پذیرش ایمان سر باز زدند.

1.. جاثیه: آیۀ ۷ و ۸.

2.. احقاف: آیۀ ۱۰.


ایمان در قرآن
180

نمى‏گیرند و چون راه گم‌راهى را ببینند، آن را پیش مى‏گیرند، از [قدرت معارضه با] آیات خود، منصرف [و روى‏گردان] مى‏کنم. این [کار] براى آن است که آنان، آیات [و نشانه‏هاى] ما را تکذیب کردند و از [دیدن] آنها غافل بودند).

بر اساس این آیه، کسانی که به ناحق در زمین کبر ‌ورزند، از آیات الهی روی می‌گردانند. باید توجّه داشت که در آموزه‌های دینی، استکبار به حق، در زمین وجود ندارد و نمی‌توان کسی را تصوّر کرد که به حق کبر ورزد و بر دیگران برتری‌جویی کند. مقیّد کردنِ «کبر» به ناحق بودن در این آیه، تأکیدی بر نادرستی و خلاف حق بودنِ استکبار در زمین است. در حقیقت، قید «بِغَیرِ الحَقِّ»، قید احترازی نیست تا کبرورزی به حق را از آیه خارج کند؛ بلکه قید توضیحی و برای تأکید بر خلاف حق بودنِ کبر است.

قرآن کریم از فرعون و سران قوم او یاد می‌کند که سرشت برتری‌جو، آنان را از پذیرش ایمان باز داشت و آن هنگام که موسی و هارون علیهما السلام با دلایل روشن به سوی آنان روانه شدند، فرستادگان خداوند را در ردیف بردگان خویش دانستند و در برابر این دو، بزرگی نشان دادند. آنها دلیل بی‌ایمانی خود را فرودستی قوم موسی و هارون بیان کردند و با این استدلال، از پذیرش حقیقت خودداری ورزیدند. به این ترتیب، سرکشی و برتری‌جویی مانع ایمانشان گردید و آنها نشانه‌های روشن الهی را در اثر کبرورزی، انکار کردند. خدای متعال در قرآن، ایمان نیاوردن فرعونیان را با واژه «استکبار» بیان کرده است:

۰.(إلى‏ فِرعَونَ وَ مَلاَئِهِ فَاستَکبَرُوا وَ کانُوا قَوماً عالینَ فَقالُوا أ نُؤمِنُ لِبَشَرَینِ مِثلِنا وَ قَومُهُما لَنا عابِدُونَ.۱

۰.به سوى فرعون و سران [قوم] او [فرستادیم]. پس تکبّر ورزیدند و گروهى برترى‏جو [و ریاست‏طلب] بودند. پس گفتند: آیا ما به دو بشر مانند خودمان ایمان بیاوریم، در حالى که قوم آنها [بَرده و] فرمانبر ما هستند؟!).

بر اساس این آیه، کبرورزی و استکبار، هم‌ردیف بی‌ایمانی است. فرعون، خود را برتر از موسی و هارون می‌دانست و برای او دشوار بود به خدایی ایمان آورد که پیامبرش از قوم فرودست باشد. از این رو، با این که حقّانیت معجزات الهی را دریافته بود، از پذیرش دعوت

1.. مؤمنون: آیۀ ۴۶ و ۴۷.

  • نام منبع :
    ایمان در قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری و سیدحسین فلاح زاده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 120715
صفحه از 436
پرینت  ارسال به