مرزی نیست تا بتوان برای او مثل و شبیه تصوّر کرد. تنها مرز خداشناسی، این است که خداوند، چیزی است و هستی دارد؛ ولی اعتقاد صحیح، آن است که هستی خداوند، حد و مرز ندارد. از همین رو کسانی که او را همانند فرشتگان یا نور مادّی و یا سایر امور تصوّر کردهاند، فرسنگها از حقیقت خداشناسی فاصله گرفتهاند. این از اموری است که باید مبنای اعتقادات انسان قرار گیرد.
بر همین اساس، عبد العظیم حسنی علیه السلام در بیان شناخت خود از خدای یکتا و بیمانند، عرضه میدارد:
۰.وَ إِنَّهُ لَیسَ بِجِسمٍ وَ لَا صُورَةٍ وَ لَا عَرَضٍ وَ لَا جَوهَرٍ بَل هُوَ مُجَسِّمُ الأَجسَامِ وَ مُصَوِّرُ الصُّوَرِ وَ خَالِقُ الأَعرَاضِ وَ الجَوَاهِرِ وَ رَبُّ کُلِّ شَیءٍ وَ مَالِکُهُ وَ جَاعِلُهُ وَ مُحدِثُه.
۰.او نه جسم است و نه صورت و نه عَرَض و نه جوهر؛ بلکه خود، پدید آورنده اجسام و صورتبخش صورتها و آفریننده عَرَضها و جوهرهاست، و او پروردگار هر چیز و مالک و آفریننده و پدید آورنده آن است.
۲. خاتمیت
سلسله رسالت، با بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله به نقطه پایان رسید و خداوند متعال، محمّد امین صلی الله علیه و اله را به عنوان آخرین پیامبر خود تا قیامت مبعوث گردانید:
(ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِن رِجالِکُم وَ لکِن رَسُولَ اللهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّین.۱
۰.محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست؛ ولى فرستاده خدا و خاتم پیامبران است).
بر اساس این آیه، پس از پیامبر اسلام، تا صبح قیامت، هیچ پیامبری مبعوث نخواهد شد و شریعت پیغمبر خاتم، پایان دهنده همه دینها و شریعتهای آسمانی است.
یکی از اعتقادات واجب، باور به خاتمیت است. این باور، بر تمام مذاهب و فرقههای ساختگی و پوشالی- که مدّعی دین و آیین جدید از سوی خداوند هستند - ، مهر باطل میزند، نظیر بهائیت که در صد سال اخیر با طرح ادّعاهای دروغین، طرفدارانی در جامعه