الآخرةِ، فَإذا أرادَ اللّهُ بِعَبدٍ خَیراً فَتَحَ عَینَیهِ اللّتَینِ فی قَلبِهِ، فأبصَرَ بِهِما ما وَعَدَهُ بِالغَیبِ، فَآمَنَ بِالغَیبِ عَلَى الغَیبِ.۱
۰.هیچ بندهای نیست جز این که دو چشم در صورت اوست که با آنها امور دنیا را میبیند و دو چشم در دلش که با آنها امور آخرت را مشاهده میکند. هر گاه خداوند، خوبی بندهای را بخواهد، دو چشم دل او را میگشاید که به وسیله آنها وعدههای غیبی او را میبیند و با چشم دل به وعدههای الهی ایمان میآورد.
بر اساس این حدیث، هر انسانی بجز دو چشم ظاهری که به مشاهده محسوسات اختصاص دارد، دو چشم باطنی دارد که امور غیر محسوس و مسائل مربوط به عالم غیب را با آنها مشاهده میکند. البتّه انسان در صورتی قادر به بهرهگیری از چشم باطن است که خداوند، خوبی او را اراده کند و چشم قلبش را باز نماید. در این صورت، قادر خواهد بود با دیده غیبی، وعدههای غیبی خداوند را مشاهده کند.
از نگاه قرآن، اوّلین گام در مسیر ایمان، باور به حقایقی است که در ورای دیدنیها، شنیدنیها و حواسّ انسان وجود دارد و تقوا این است که انسان باور کند که علاوه بر حقایق محسوس، حقایق غیرمحسوسی هم وجود دارند.۲ در این صورت، زمینه پذیرش سایر آموزههای الهی ـ که پیامبران از جانب حضرت حق آوردهاند برای او میسّر میگردد.
اساسیترین نکته در جهانبینی دینی، این است که انسان باور کند که جهان هستی منحصر به محسوسات نیست. مرز بین باور الهی و باور مادّی، این نکته است که باور مادّی، همه چیز را در محسوسات منحصر میکند؛ ولی باور الهی، حقایق هستی را در محسوسات منحصر نمیکند و معتقد است در ورای محسوسات، حقایقی وجود دارند که با ابزار حسّی و مادّی قابل شناخت نیستند. این نکته است که مؤمن را از غیرمؤمن جدا میکند.
۲. ایمان به خداوند یکتا
پس از ایمان به غیب و باور به حقایق غیر محسوس، نخستین حقیقتِ غیبی که انسان باید به