میگردد؛ زیرا میداند علّت و سبب ظاهری حادثه، در رخ دادن حادثه مستقل نیست و زمام آن در دست خداوندی است که هیچ کاری را بدون حکمت و مصلحت انجام نمیدهد.۱ از این رو، به آن حادثه ناگوار از دریچه حکمت و مصلحت مینگرد و آرامش مییابد. اینها معارفی است که ایمان به انسان میدهد. در صورتی که دل به این معرفت برسد، آرام میگیرد و مصیبتهای زندگی، او را متزلزل و مضطرب نمیکنند.
بنا بر این، یکی از آثار و برکات ایمان، هدایت قلب در مصیبتهاست و این هدایت، در اثر شناخت و معرفتی است که ایمان به انسان میدهد. از این رو، میتوان اثر ایمان را معرفت و شناخت دانست، چنان که در برخی احادیث، از علم و شناخت به عنوان میوه درخت ایمان یاد شده است. پیامبر خدا صلی الله علیه و اله میفرماید:
۰.الإیمانُ عُریانٌ، وَ لِباسُهُ التَّقوىٰ، وَ زینَتُهُ الحَیاءُ، وَ مالُهُ الفِقهُ، وَ ثَمَرَتُهُ العِلمُ.۲
۰.ایمان، برهنه است و جامه آن، پرهیزگاری است، زیورش آزرم، داراییاش آگاهی و میوهاش دانش است.
این علم و معرفت، نتیجه بینش و بصیرت باطنی است که در اثر ایمان حاصل میشود. کسی که ایمانش خالص و حقیقی باشد، دلش با نور دانش، روشن و به راه درست هدایت میشود. در این صورت، دل به آرامش میرسد و انسان از آشفتگی و پریشانی رها میگردد. امیر مؤمنان علیه السلام میفرماید:
۰.هُدِیَ مَن أخلَصَ إیمانَهُ.۳
۰.کسی که ایمانش را ناب گرداند، ره یافته است.
بر همین اساس، ایمانی که خالص نباشد و آمیزهای از شرک به همراه داشته باشد، بیاثر خواهد بود و انسان را به حقیقت نمیرساند. به همین دلیل، آشفتگی درونیِ انسان را از بین نمیبرد. ایمان ناب، سبب میشود که دل به معارفی دست یابد که با توجّه به آنها، در