به عقبنشینی وادار شد. به این ترتیب، مسلمانان از آزمون الهی سربلند بیرون آمدند و بدون این که جنگی در گیرد، پیروزمندانه باز گشتند.
در این آزمون، مسلمانان با مقاومت و تکیه بر خداوند، از شایعاتی که بر ضدّ اسلام و مسلمانان پراکنده شده بود، هراسی به دل راه ندادند. مقاومت در برابر نبرد تبلیغاتی دشمن و نترسیدن از مشکلات جبهه و جنگ سبب شد تا خداوند بر ایمان آنها بیفزاید و آرامش ایمانی آنها بیشتر شود.
۶. بیباکی از انبوهی سپاه دشمن در نبرد احزاب
آخرین آیهای که در باره افزونیِ ایمان بررسی میکنیم، آیه بیست و دوم از سوره احزاب است. احزاب، قبایل مختلفی بودند که با یکدیگر متّحد شدند تا بنیاد اسلام را از ریشه بر کَنند و پیامبر صلی الله علیه و اله را از بین ببرند. نبردی که در این رابطه، میان مسلمانها و گروههای مختلف از دشمنان اسلام رخ داد، احزاب نامیده شد.
زمانی که مسلمانها چشمشان به سپاه احزاب افتاد، سپاه بزرگی را که از گروهها و دستههای گوناگون تشکیل شده بود، در مقابل خود دیدند. برخی از مورّخان، نفرات سپاه دشمن را در این نبرد، بیش از ده هزار نفر نوشتهاند. تنها قریش با چهار هزار سرباز و سیصد رأس اسب و هزار و پانصد شتر در نزدیکی شهر اردو زده بود. قبیله بنى سلیم با هفتصد نفر، قبیله بنى فزاره با هزار نفر و قبائل بنى اشجع و بنى مُرّه هر کدام با چهارصد نفر به آنها پیوسته بودند. قبایل دیگر نیز هر کدام تعدادی فرستاده بودند که مجموع آنها از ده هزار تن تجاوز مىکرد. این در حالى بود که شمار مسلمانان از سه هزار نفر تجاوز نمىکرد.۱ شمار لشکر کفر، به اندازهای بود که مسلمانان را از هر سو محاصره کردند.
به طور طبیعی وقتی انسان، با دشمن مسلّح به تجهیزات و افراد فراوان رویارو شود، ترس وجودش را فرا میگیرد و از پیکار با چنین دشمنی هراسان میگردد؛ ولی مسلمانان در نبرد احزاب، با مشاهده جمعیت انبوه دشمن، صحنه پیش روی خود را وعده الهی خواندند و بی