کسانی که در برابر امیر مؤمنان علیه السلام ایستادند و از پذیرفتن ولایت ایشان خودداری کردند، نمونه آشکارِ مؤمنانِ ستمکار هستند. ابو بصیر میگوید: از امام صادق علیه السلام در باره این آیه سؤال کردم. امام علیه السلام در پاسخ فرمود:
۰.نَعُوذُ بِاللَّهِ یا أبا بَصیرٍ أن تَکُونَ مِمَّن لَبَسَ إیمانَهُ بِظُلمٍ.
۰.پناه به خدا ـ ای ابو بصیر ـ از این که جزء کسانی باشی که ایمانشان را با ستم در آمیختند.
سپس فرمود:
۰.أُولَئِکَ الخَوارِجُ وَ أصحابُهُم.۱
۰.اینان، خوارج و هممسلکان آنها هستند.
با این که خوارج، اهل عبادتهای سنگین و شبزندهداری و تلاوت قرآن بودند، ایمانشان دچار آفت ظلم گردید و عاقبت به خیر نشدند. بر اساس حدیثی، امیر مؤمنان علیه السلام شبى از مسجد کوفه به همراه کمیل بن زیاد به سوى خانه خویش حرکت کرد. در میانه راه، از کنار خانهای گذشتند که در آن دل شب، صدای زیبای تلاوت قرآن از صاحب آن خانه به گوش میرسید که آیه (أَمَّن هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحذَرُ الآخِرَةَ وَ یَرجُوا رَحمَةَ رَبِّه؛۲[آيا آن كافرِ اهل عذاب بهتر است] یا كسى كه ساعات شب را در حال سجود و قيام، طاعت و خضوع دارد، از [عذاب] آخرت مىترسد و رحمت پروردگار خود را اميدوار است؟) را میخواند. کمیل با شنیدن صدای دلنشین و حزین آن مرد، در دل، احساس لذّت کرد و بى آن که چیزى بر زبان آورد، از حال معنوی او احساس خوبی یافت. در این هنگام، امام علیه السلام به او فرمود:
۰.یا کُمَیلُ! لا تُعجِبکَ طَنطَنَةُ الرَّجُلِ إنَّهُ مِن أهلِ النَّارِ وَ سَأُنَبِّئُکَ فِیمَا بَعدُ.۳
۰.ای کمیل! طنین صدای این مرد، تو را خوش نیاید، که او اهل آتش است. زود است که در آینده، تو را [از او] خبر دهم.
کمیل از این مسئله در تعجّب فرو رفت. مدّتى گذشت تا سرانجام کار خوارج، به آن جا