ثُمَّ مُوسَى بنُ جَعفَرٍ ثُمَّ عَلِیُّ بنُ مُوسَى ثُمَّ مُحَمَّدُ بنُ عَلِیٍّ ثُمَّ أَنتَ یَا مَولَایَ.
۰.معتقدم که پیشوا و جانشین و زمامدارِ پس از او، امیر مؤمنان علی بن ابیطالب علیه السلام است، سپس حسن، سپس حسین، سپس علی بن الحسین، سپس محمّد بن علی، سپس جعفر بن محمّد، سپس موسی بن جعفر، سپس علی بن موسی، سپس محمّد بن علی و سپس شما، ای سَرورم!
با توجّه به این که عبد العظیم حسنی در دوران امام هادی علیه السلام به سر میبرد، وقتی به امامت امام هادی علیه السلام اقرار کرد، در باره امامت امامان بعدی سخنی نگفت و از امامان بعدی نام نبرد. در این هنگام، امام هادی علیه السلام برای کامل شدن اعتقاد او در حوزه امامت، در میانه کلام او فرمود:
۰.وَ مِن بَعدُ (بَعدِی) الحَسَنُ ابنِی فَکَیفَ لِلنَّاسِ بِالخَلَفِ مِن بَعدِهِ؟
۰.و پس از من، فرزندم حسن. [آیا میدانی] مردم با جانشینِ پس از او، چگونه خواهند بود؟
امام هادی علیه السلام در این فراز حدیث، علاوه بر تکمیل عقیده امامت، مسئله مهدویّت را به صورت ویژه و با بیانی متفاوت، در قالب پرسش مطرح میفرماید و سپس برخی از ویژگیهای دوازدهمین جانشین پیامبر خدا صلی الله علیه و اله را بیان میکند. این، نشان میدهد که در حوزه امامت، علاوه بر اعتقاد به امامت امامان دوازدهگانه، باور به آخرین جانشین پیامبر صلی الله علیه و اله با ویژگیهای مخصوص آن، لازم است.
عبد العظیم حسنی در واکنش به پرسش امام، چگونگی امر جانشین امام عسکری علیه السلام را از خود امام هادی علیه السلام میپرسد و امام در پاسخ او میفرماید:
۰.لِأَنَّهُ لَا یُرَى شَخصُهُ وَ لَا یَحِلُّ ذِکرُهُ بِاسمِهِ حَتَّى یَخرُجَ فَیَملَأَ الأَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَمَا مُلِئَت جَوراً وَ ظُلماً.
۰.چون او از دیدهها غایب میشود و بردن نامش روا نیست تا آن گاه که ظهور کند. آن گاه زمین را همچنان که از ستم و کژی آکنده شده است، از داد و راستی میآکَنَد.
این اعتقاد سبب میشود تا در عصر غیبت، بازار مدّعیان دیدارهای ساختگی، بیرونق