109
ایمان در قرآن

می‌خواهم عقاید دینی خود را برای شما بازگو کنم تا اگر رضایت‌بخش بود، تا زنده هستم، بر آن پایداری ورزم. فرمود: «بگو، ای ابو القاسم!». من گفتم:....

۱. توحید و لوازم آن

نخستین مطلبی که عبد‌ العظیم حسنی علیه السلام در محضر امام هادی علیه السلام به عنوان یک عقیده به آن اعتراف کرد، باور به وحدانیت و بی‌مانندی خداوند است:

۰.إِنِّی أَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَاحِدٌ لَیسَ کَمِثلِهِ شَی‏ءٌ خَارِجٌ مِنَ الحَدَّینِ حَدِّ الإِبطَالِ وَ حَدِّ التَّشبِیهِ.

۰.من معتقدم که خداوند ـ تبارک و تعالی   یکی است و چیزی همانند او نیست و از دو مرز، بیرون است: مرز ابطال [و تعطیل و نفی صفات] و مرز تشبیه.

بر پایه این اعتقاد، خداوند از ابطال و تشبیه خارج است. از نظر علّامه مجلسی، حدّ ابطال، آن است که هیچ صفتی را برای خداوند ثابت ندانیم و حدّ تشبیه، آن است که صفات را به گونه‌ای برای خداوند ثابت بدانیم که به تشبیه او به مخلوقات بینجامد.۱ به تعبیر دیگر، ابطال، آن است که انسان، خداوند را «هیچ» بداند و به گونه‌ای او را تصوّر کند که گویا چیزی نیست و تشبیه، آن است که انسان، خداوند را شبیه و مانند چیزی بداند و برای او مثل تصوّر کند، چه او را به امور مادّی تشبیه کند و چه به امور مجرّد از مادّه.

خداوند، منزّه از ابطال است؛ زیرا ابطال به «نیستی» منتهی می‌شود. بدیهی است که در مورد خداوند که خالق امور است، «نیستی» معنا ندارد. خداوند، از «نیستی» منزّه است و وجود دارد. در عین حال، وجودش به چیزی شبیه نیست و نمی‌توان مانندی برای او قرار داد، چنان که ذات خود را در قرآن چنین توصیف می‌کند:

۰.(لَیسَ کَمِثلِهِ شَی‏ءٌ.۲

۰.هیچ چیز، مانند او نیست).

خداوند در وجود، مطلق است و سراسر هستی، تجلّی‌ ذات اوست. وجود او، محدود به

1.. حدّ الإبطال هو أن لا تثبت له صفة ، و حدّ التشبيه أن تثبت له على وجه یتضمّن التشبيه بالمخلوقين» (بحار الأنوار: ج ۶۶ ص ۲).

2.. شورا: آیۀ ۱۱.


ایمان در قرآن
108

بخشد. لازم است عموم مسلمانان، بویژه پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام، با عرضه عقاید و مبانی دینی خود بر عالمان و بزرگان دین، کم و کاست باورهای خود را جبران کنند و بر عقاید حق و ثابت پایدار بمانند.

بر اساس همین سنّت نیکو، عبد‌ العظیم حسنی علیه السلام در دوران کهن‌سالی به محضر امام هادی علیه السلام تشرّف یافت و به ایشان عرضه داشت: «یا بن رسول اللّٰه! می‌خواهم عقاید دینی خود را بر شما عرضه کنم تا اگر درست و پسندیده بود، بر آن پایداری ورزم». هدف او جبران کم و کاست عقاید و باورهایش بود. او می‌خواست با عرضه عقاید خود، از کمال ایمانش به آنچه خدای متعال بر پیامبر صلی الله علیه و اله نازل کرده است، اطمینان پیدا کند. از این رو در محضر امام هادی علیه السلام عقاید خود را یکی پس از دیگری بیان کرد. از عقیده‌اش به توحید آغاز کرد و پس از بیان اعتقاد به نبوّت خاتم انبیا صلی الله علیه و اله و باور به امامت جانشینان ایشان، سایر مسائل اعتقادی را مطرح ساخت. پس از آن که عبد‌ العظیم علیه السلام عقاید خود را در محضر امام هادی علیه السلام مطرح ساخت، امام به او فرمود:

۰.یا أبا القاسمِ! هذَا وَ اللَّهِ دینُ اللَّهِ الّذِی ارتَضَاهُ لِعِبَادِهِ فَاثبُت عَلَیهِ ثَبَّتَکَ اللَّهُ بِالقَولِ الثَّابِتِ فِی الحَیاةِ الدُّنیا وَ فِی الآخِرَة.۱

۰.ای ابو القاسم! به خدا سوگند، این همان دینی است که خداوند برای بندگانش پسندیده است. پس بر آن استوار بمان. خداوند در دنیا و آخرت، تو را با گفتار [و عقیده] ثابت، استوار بدارد!

جامعیت حدیث در بیان باورها و واجبات اعتقادی و نیز مُهر تأیید امام هادی علیه السلام بر عقاید مطرح شده، موجب شد تا این حدیث اهمّیت ویژه‌ای پیدا کند و همواره مورد توجّه محدّثان و عالمان قرار بگیرد. از این رو در این قسمت، به نقل کامل آن می‌پردازیم:

علّامه مجلسی با سندی که آن را به عبد‌ العظیم حسنی علیه السلام می‌رساند، از ایشان نقل می‌کند:

۰.خدمت سَرورم امام هادی علیه السلام رسیدم. چشمش به من افتاد و فرمود: «خوش آمدی، ای ابو القاسم! تو به راستی دوستدار ما هستی».۲ گفتم: یا بن رسول اللّٰه!

1.. کمال الدین: ص ۳۷۹ ح ۱، بحار الأنوار: ج ۶۶ ص ۱ ح ۱.

2.. «فَلَمَّا بَصُرَ بِي قَالَ لِي: مَرحَباً بِکَ یَا أَبَا القَاسِمِ أَنتَ وَلِيُّنَا حَقّا».

  • نام منبع :
    ایمان در قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری و سیدحسین فلاح زاده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 120637
صفحه از 436
پرینت  ارسال به