89
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

ب ـ حوزه‏های زندگی

یک. معیشت

در منابع اسلامی، از برخورداری‏های مادی مانند: مسکن، وسیله نقلیه، شغل و... به عنوان عوامل سعادت یاد شده است.۱ این بدان جهت است که بشر، موجودی نیازمند است و یکی از ابعاد زندگی وی، برآورده شدن نیازهای اوست. از این‏رو، خداوند متعال، آنچه را که برای رفع نیاز او لازم است، در «طبیعت» قرار داده است.۲ نکته دیگر، طبقه‏بندی نیازها از جهت ضرورت آن برای بقای حیات است. هر چه نیاز انسان به چیزی، ضروری‏تر و حیاتی‏تر باشد، خداوند، دستیابی به آن را نیز آسان‏تر قرار داده است و هر چه از درجه ضرورت آن، کاسته شود، دستیابی به آن، نیاز به واسطه دارد.۳ این قانون دنیاست! از این رو، خداوند متعال به تأمین معاش زندگی توصیه کرده و بلکه آن را واجب می‏داند.

از دیدگاه اسلام، مؤمن کسی است که غیر از آخرت، به امر دنیای خود نیز اهتمام دارد.۴ در قرآن کریم، خداوند می‏فرماید که: پس از نماز، به کسب روزی بپردازید۵ و کسانی را که ​

1.. ر.ک: سعادت و شادکامی، ص۴۳ به بعد.

2.. امام صادق علیه السلام در این باره به مُفضَّل بن عمر می‏فرماید: یا مُفَضَّلُ! فَکِّر فی هذِهِ الأَشیاءِ الَّتی تَراها مَوجودَةً مُعَدَّةً فِی العالَمِ مِن مَآرِبِهِم، فَالتُّرابُ لِلبِناءِ، وَالحَدیدُ لِلصَّناعاتِ، وَالخَشَبُ لِلسُّفُنِ وغَیرِها، وَالحِجارَةُ، لِلأَرحاءِ وغَیرِها، وَالنُّحاسُ لِلأَوانی، وَالذَّهَبُ وَالفِضَّةُ لِلمُعامَلَةِ، وَالجَوهَرُ لِلذَّخیرَةِ، وَالحُبوبُ لِلغِذاءِ، وَالثِّمارُ لِلتَّفَکُّهِ، وَاللَّحمُ لِلمَأکَلِ، وَالطّیبُ لِلتَّلَذُّذِ، وَالأَدوِیَةُ لِلتَّصحیحِ، وَالدَّوابُ لِلحُمولَةِ، وَالحَطَبُ لِلتَّوَقُّدِ، وَالرَّمادُ لِلکِلسِ، وَالرَّملُ لِلأَرضِ، وکَم عَسی‏ أن یُحصِیَ المُحصی مِن هذا وشِبهِهِ (توحید المفضّل، ص‏۸۵؛ بحار الأنوار، ج۳، ص‏۸۶).

3.. ر.ک: توحید المفضّل، ص‏۸۷؛ بحار الأنوار، ج۳، ص‏۸۷.
امام صادق علیه السلام در این باره به مفضل بن عمر می‏فرماید: اِعتَبِر ـ یا مُفَضَّلُ ـ بِأَشیاءَ خُلِقَت لِمَآرِبِ الإِنسانِ وما فیها مِنَ التَّدبیرِ. فَإِنَّهُ خُلِقَ لَهُ الحَبُّ لِطَعامِهِ وکُلِّفَ طَحنَهُ وعَجنَهُ وخُبزَهُ، وخُلِقَ لَهُ الوَبَرُ لِکِسوَتِهِ فَکُلِّفَ نَدفَهُ وغَزلَهُ ونَسجَهُ، وخُلِقَ لَهُ الشَّجَرُ فَکُلِّفَ غَرسَها وسَقیَها وَالقِیامَ عَلَیها، وخُلِقَت لَهُ العَقاقیرُ لِأَدوِیَتِهِ فَکُلِّفَ لَقطَها وخَلطَها وصُنعَها، وکَذلِکَ تَجِدُ سائِرَ الأشیاءِ عَلی‏ هذَا المِثالِ. فَانظُر کَیفَ کُفِیَ الخِلقَةُ الَّتی لَم یَکُن عِندَهُ فیها حیلَةٌ وتُرِکَ عَلَیهِ فی کُلِّ شَی‏ءٍ مِنَ الأَشیاءِ مَوضِعُ عَمَلٍ وحَرَکَةٍ لِما لَهُ فی ذلِکَ مِنَ الصَّلاحِ لِأنَّهُ لَو کُفِیَ هذا کُلُّهُ حَتّی‏ لا یَکونَ لَهُ فِی الأَشیاءِ مَوضِعُ شُغُلٍ وعَمَلٍ لِما حَمَلَتهُ الأَرضُ أشَراً وبَطَراً ولَبَلَغَ بِهِ کَذلِکَ إلی‏ أن یَتَعاطی‏ اُموراً فیها تَلَفُ نَفسِهِ (توحید المفضّل، ص‏۸۵؛ بحار الأنوار، ج۳، ص‏۸۶).

4.. ر.ک: دنیا و آخرت از نگاه قرآن و حدیث، ج۱ ص۹۰ به بعد.

5.. (فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَوةُ فَانتَشِرُواْ فِی الْأَرْضِ وَ ابْتَغُواْ مِن فَضْلِ اللَّهِ) (سورۀ جمعه، آیۀ ۱۰).


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
88

دین، چیزی را که تأمین کننده سعادت واقعی و شادکامی اصیل است، واجب می‏کند و آنچه را که تهدید کننده شادکامی باشد، حرام می‏داند.

در رتبه بعد، موضوعاتی همچون مستحب و مکروه قرار می‏گیرند. مستحب‏ها، عوامل تأمین کننده‏ای هستند که درجه لزومشان به واجب‏ها نمی‏رسند. واجب‏ها اموری هستند که تحقّق هدف زندگی یعنی شادکامیِ پایدار، بدون آنها ممکن نیست. در حالی که بدون مستحب‏ها امکان دستیابی به سطوح اوّلیه شادکامی وجود دارد (شادکامی حدّاقلی)؛ امّا سطوح عالی‏تر آن، بسته به رعایت مستحب‏ها و تلاش‏های بیشتر است (شادکامی حدّاکثری). مکروه‏ها نیز عوامل تهدید‏کننده‏ای هستند که درجه لزومشان به حرام‏ها نمی‏رسند. حرام‏ها اموری هستند که با وجود آنها دستیابی به شادکامیِ پایدار، ممکن نیست. در حالی که با وجود مکروه‏ها امکان دستیابی به سطوح اوّلیه شادکامی، وجود دارد (شادکامی حدّاقلی)؛ امّا سطوح عالی‏تر آن به دست نمی‏آید.

در حقیقت، مکروه‏ها مانعی برای تحقّق سعادت حدّاکثری‏اند. بنا بر این، تکایف زندگی به دو بخش باید و نباید تقسیم می‏شوند که از یک منظر در ادبیات دین از آنها با عنوان «طاعت» و «معصیت» نیز یاد می‏شود. «طاعت» خداوند متعال، عامل سعادت و شادکامی انسان است. کسی که از آموزه‏های هدایتی خدا پیروی کند، دچار شقاوت و ناشادکامی نمی‏شود.۱ امیر مؤمنان علیه السلام تصریح می‏کند که سعادت جز با پیروی از دستورهای خداوند متعال در قرآن کریمش، و شقاوت جز با انکار آنها به دست نمی‏آید.۲ آنچه مهم است این که همه اینها، به جهت دشواری‏ها و مشقّت‏هایی که دارند، «تکلیف» نامیده می‏شوند. از این رو، تکالیف را می‏توان جزء دوم ناخوشایندهای زندگی دانست.

بنا بر این، در مجموع می‏توان گفت که از یک منظر، تقدیرهای زندگی به دو بخش «خوشایند و ناخوشایند»، و سپس بخش ناخوشایند، به دو جزء «حوادث و تکالیف» تقسیم می‏‏شود.

1.. (قَالَ ٱهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعَاً بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّى هُدًى فَمَنِ ٱتَّبَعَ هُدَاىَ فَلَا یَضِلُّ وَ لَا یَشْقَىٰ) )سورۀ طه، آیۀ ۱۲۳).

2.. امام علی علیه السلام ـ مِن کتابِهِ للأشتَرِ حینَ وَلاّهُ مِصرَ ـ : أمَرَهُ بِتقوَى اللّهِ، و إیثارِ طاعَتِهِ، و اتِّباعِ ما أمَرَ بهِ فی کتابِهِ مِن فَرائضِهِ و سُنَنِهِ، التی لا یَسعَدُ أحَدٌ إلاّ باتِّباعِها، و لا یَشقى إلاّ مَع جُحُودِها و إضاعَتِها (نهج البلاغة، نامۀ ۵۳).

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 64603
صفحه از 839
پرینت  ارسال به