713
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

ـ زندگیِ معنادار

سومین شکل زندگی خوب، «زندگی معنادار»۱ است. سلیگمن و همکاران معتقدند که زندگی بامعنا، عبارت است از: استفاده از استعدادها و توانمندی‏های ذاتی در خدمت چیزی یا هدفی بالاتر از خویش. معناداری در زندگی با داشتن قصد و هدف (هدفمندی) در زندگی، مترادف است. تعلّق داشتن به آنچه که «نهادهای مثبت» خوانده می‏شود، از جمله مذهب، خانواده، اجتماع، ملّت و... می‏تواند معنای زندگی افراد باشد و فعّالیت در آن باره به آنان نوعی حسّ رضایتمندی و معناداشتن بدهد.

سلیگمن و دیگر روان‏شناسان با این توجیه که معنا داشتن (و حتّی معنایابی۲) با خشنودی در زندگی و شادکامی ارتباط تنگاتنگی دارند، آن را یکی از انواع زندگی خوب یا زندگی سعادتمند در نظر گرفته‏اند.۳ سلیگمن و همکاران در مورد اهمیت داشتن معنا می‏نویسند: «ما معتقدیم که فقدان معنا یک علامت افسردگی نیست؛ بلکه نبود معنا علّت این بیماری است و نیز بر این باوریم که مداخله‏هایی که به ایجاد معنا منجر می‏شوند، افسردگی را کاهش می‏دهند».۴

بسته آموزشی روان‏شناسی مثبت‏گرا

به گزارش براتی،۵ سلیگمن و همکاران، بر اساس نتایج به دست آمده از مطالعات یاد شده و نیز دیگر مداخله‏هایی که از متون و منابع گوناگون و مبتنی بر انواع سه‏گانه زندگی خوب (زندگی شادمانه، زندگی درگیرانه و زندگی بامعنا) حاصل شده، به تدوین بسته‏ای آموزشی برای افزایش خشنودی از زندگی و زندگی شادکامانه پرداختند و سپس در مطالعات گوناگون، اثربخشی آن را آزمودند. این بسته ـ‏ که قابلیت اجرا به دو شکل گروهی و فردی را

1.. meaningful life.

2.. meaning search.

3.. سلیگمن، ۱۳۸۹؛ پترسون، ۲۰۰۶؛ سلیگمن، رشید و پارکز، ۲۰۰۶؛ داک‏ورث، استین و سلیگمن، ۲۰۰۵؛ کامپتون، ۲۰۰۵ (به نقل از براتی، ۱۳۸۸).

4.. براتی، ۱۳۸۸، ص۵۶.

5.. براتی، ۱۳۸۸، ص۸۳ به بعد.


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
712

مداخلات مبتنی بر بخشش

بخشش۱ به عنوان یک فضیلت اخلاقی، از جمله مداخله‏های مرتبط با افزایش خشنودی از زندگی و از راه‏کارهای افزایش شادکامی و ارزشمندی زندگی به شمار می‏رود. بررسی‏ها نشان می‏دهند که بخشش را می‏توان به عنوان یکی از مداخله‏های افزایش شادی و معنا در زندگی محسوب کرد.۲

مطابق نظر مکالخ و ویت لایت،۳ بخشش، با عناوینی چون: عفو ـ‏ که بیشتر یک مقوله حقوقی است ـ‏،‏ چشم‏پوشی ـ‏ که گذشتن از اعمال مهاجم گونه است ـ‏،‏ فراموش کردن و انکار تفاوت دارد. این محقّقان سپس بر اساس متون موجود از سه دیدگاه به تعریف بخشش می‏پردازند؛ الف ـ بخشش به عنوان یک پاسخ: در این تعریف، بخشش، تغییری جامعه‌یار (مطلوب اجتماع) است که در افکار، هیجان‏ها و یا رفتارهای قربانی نسبت به مقصّر به وجود می‏آید؛ ب ـ بخشش به عنوان یک صفت شخصیتی: در این دیدگاه، بخشش، یک ویژگی (خصیصه) برای بخشیدن دیگران در شرایط بین فردی گسترده است. در این تعریف، مردم را می‏توان بر روی یک پیوستار از بخشنده تا غیربخشنده جای داد؛ ج ـ بخشش به عنوان یک مشخّصه واحدهای اجتماعی: در این تعریف، بخشش را می‏توان یک اسناد محسوب کرد؛ اسنادی که مثل تعهّد، صمیمیت یا اعتماد است. محقّقان این دیدگاه معتقدند که بعضی از ساختارهای اجتماعی (نظیر: خانواده، اجتماعات محلّی یا زندگی مشترک)، درجه زیادی از بخشش را در خود دارند، در حالی که دیگر ساختارهای اجتماعی، کمتر بخشنده‏اند (مثلاً نهادهای اجتماعی‏ای که اعضای خود را در صورت تعهّد به مخالف آن نهاد، تنبیه یا محروم می‏کنند).۴ در زمینه بخشش و توجّه به ابعاد سلامت روانی و خشنودی از زندگی این سازه روان‏شناختی، حجم وسیعی از مطالعات انجام گرفته است.۵

1.. forgiveness.

2.. کامپتون، ۲۰۰۵ (به نقل از براتی، ۱۳۸۸).

3.. Witvliet.

4.. مکالخ و ویت لایت، ۲۰۰۲ (به نقل از براتی، ۱۳۸۸).

5.. ر.ک: پترسون، ۲۰۰۶؛ لوپز، ۲۰۰۹ (به نقل از براتی، ۱۳۸۸).

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 64147
صفحه از 839
پرینت  ارسال به