مسرتبخش، خشنودی و شادی ـ که حاصل لذّتهای کنونی هستند ـ میشود. مطابق نظر سلیگمن، لذّتهای زمان حال، بر دو قسم اند: یکی از آنها لذّتهای حسی است که از دو منبع حاصل میشوند: ۱. لذّتهای بدنی،۱ مانند: لذّت ناشی از نوشیدن آب به هنگام تشنگی یا لذّت ناشی از رفع دیگر نیازهای فیزیولوژیکی؛ ۲. لذّتهای بالاتر یا پیچیده۲ که مستلزم یادگیری و آموزش هستند، مانند: گوش دادن به یک نوای آرامبخش (موسیقی یا وعظ دینی) یا نگاه کردن به طلوع خورشید و لذّت بردن از آن. تفاوت لذّت این دو منبع، در دامنه تأثیرگذاری آنهاست؛ لذّت نوع نخست، آنی و فوری است و لذّت نوع دوم، هر چند حسّی است، امّا دامنه اثرگذاریِ بیشتری دارد.۳
امّا سلیگمن، علاوه بر لذّتهای حسّی یاد شده، از نوع دیگری از لذّتها هم نام میبَرَد که حسّی نیستند و ناشی از انجام دادن اعمالی خاص و هدفمند از سوی اشخاص اند. وی این لذّتها را «مسرّتبخشها»۴ نامیده است. زمانی لذّت مسرّتبخشها را درک میکنیم که عملی مانند: کوه رفتن، ورزش کردن یا خواندن کتاب جذّاب و مورد علاقهمان را انجام بدهیم. بخشی از مسرّتبخشها و لذّت به دست آمده از آنها هم از انجام دادن اعمالی به دست میآید که مطابق با توانمندیها و فضیلتهای شخصی افراد است که در نوع دوم زندگی خوب از نظر روانشناسان مثبتگرا از آن سخن گفته خواهد شد.
هیجانهای مثبت در باره آینده: هیجانهایی چون امید و خوشبینی ـ که به ویژه در شیوههای اِسنادی و تبیینی افراد به کار گرفته میشوند ـ، از مهمترین هیجانهای مثبت در باره آینده اند. نمودار زیر، آن بخش از الگوی مورد نظر سلیگمن در روانشناسی مثبتگرا را که در باره هیجانهای مثبت است، نشان میدهد.۵