693
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

می‏پردازد و بسته به توانایی‏ها و ظرفیت‏‏های شناسایی شده درما‏نجو، راهبردهایی را در این باره به او آموزش می‏دهد.

در جلسات پایانی، درمانگر با توجّه به خودپایی‏‏های صورت گرفته در باره دوره‏‏های شادکامی، کمبودهای خاص هر یک از ابعاد شش‏گانه موردنظر (در تعریف ریف) را تعیین و سپس جهت رفع آنها آموزش‏هایی را ارائه می‏کند. برای نمونه، در صورتی که نگرش‏‏های درمانجو در بُعد رشد شخصی با کاستی‏هایی همراه باشد، درمانگر به او توضیح می‏دهد که رشد شخصی شامل گشودگی نسبت به تجربه‏‏های نو و توجّه به خود در جهت توسعه بخشیدن به خویشتن در طی زمان است و در این دو حیطه، آموزش‏ها و تکالیفی به درمانجو داده می‏شود.

بهزیستی‏درمانی، هم بر روی جمعیت‏‏های بالینی و هم بر روی جمعیت‏‏های غیربالینی به کار گرفته شده است۱ و تماماً نشان‏دهنده آثار مثبت این رویکرد درمانی است. سلیگمن و همکاران بویژه از تأثیر این رویکرد بر روی بیماران مبتلا به اختلال عاطفی و درمان موفّقیت‏آمیز آنها یاد می‏کنند؛ زیرا با استفاده از این رویکرد ـ‏ که تکمیل‏کننده روان‌درمانی یا درمان‏‏های دارویی است ـ‏،‏ بیمار درمان می‏شود و در حیطه‏‏های شش‏گانه موردنظر و به طور کلّی در ارزیابی کلّی زندگی (شادکامی) از نظر روان‏شناختی، احساس خشنودی و رضایت بیشتری می‏کند.۲

ـ بررسی و مقایسه

در باره این نظریه، مباحثی وجود دارد که در چند بند به بررسی آنها می‏پردازیم.

یکم. آلان کار، الگوی دو مؤلّفه‏ای را برای شادکامی ارائه نمود و آرگایل نیز که بر الگوی سه مؤلّفه‏ای تصریح داشت، در عمل، دو مؤلّفه را مدّ نظر قرار داد. به نظر می‏رسد که این الگو با کمی تفاوت، به صورت کلّی با الگوی استخراج شده از منابع اسلامی، سازگار است. تنها تفاوت کلّی آنها در مؤلّفه هیجانی است که در منابع اسلامی، «نشاط» قرار دارد

1.. رویینی وفاو، ۲۰۰۴ (به نقل از براتی، ۱۳۸۸).

2.. سلیگمن، رشید و پارکز، ۲۰۰۶ (به نقل از براتی، ۱۳۸۸).


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
692

اگر بخواهیم این شش بُعد بهزیستی روانی را به طور خلاصه در یک جا جمع کنیم، می‏توانیم بگوییم که: خوش‏بختی و خوشی از طریق رویارویی با چالش‏های زندگی، مشکلات و نیازها به دست می‏آید، نه از طریق تفریح کردن و نداشتن هر گونه کشمکش و تعارض و نه با داشتن زندگی‏ای یک‏نواخت و بدون تغییر و پستی و بلندی. در حقیقت، بهزیستی انسان در گرو تعامل و همراهی مقولات متضادّی چون: درد و لذّت، بلندپروازی و امیدواری در مقابل رنج و ناامیدی است.۱

مطابق نظر رویینی و فاوا در سال ۲۰۰۴ م،۲ و فاوا و رویینی در سال ۲۰۰۹ م،۳ بهزیستی‏درمانی، یک پروتکل روان‏درمانی کوتاه‏مدّت است که هشت جلسه به طول می‏انجامد (هر چند که امکان افزایش جلسات به ده تا دوازده جلسه هم وجود دارد) و هر هفته، یک جلسه برگزار می‏شود. مدّت هر جلسه، بین سی تا پنجاه دقیقه است. بهزیستی‏روانی، درمانی فنّی است که بر خود‏مشاهده‏گری (خودنگری)۴ و استفاده از یک روزنگار (برنامه روزانه) دارای ساخت (با ساختار) و نیز تعامل بین درمانجو و درمانگر تأکید می‏ورزد. بر اساس نظر فاوا و همکاران، بهزیستی‏درمانی، راهبرد درمانی با ساختار، ره‏نمودی،۵ مسئله‏محور و مبتنی بر یک الگوی آموزشی است. در جلسات اوّلیه، به شناسایی دوره‏‏های بهزیستی‏روانی و توجّه به شرایط رخداد آنها پرداخته می‏شود. در این جلسات، به درمانجویان تکالیفی داده می‏شود و از آنان درخواست می‏گردد تا بر روی مقیاس‏هایی، میزان بهزیستی روانی خود را از صفر تا صد درجه‏بندی کنند.

در جلسات میانی، عمدتاً افکار و باور‏های مرتبط با بهزیستی‌روانی، شناسایی می‏شوند و بویژه آن بخش از حوزه‏‏های بهزیستی‌روانی که تحت تأثیر افکار غیرمنطقی یا خودکار ناکارآمد قرار نگرفته‏اند، معیّن می‏شوند. سپس درمانگر به آموزش‏ خودنگری و خودپایی۶

1.. کزّازی، ۱۳۸۶.

2.. رویینی وفاوا، ۲۰۰۴ (به نقل از براتی، ۱۳۸۸).

3.. فاوا و رویینی، ۲۰۰۹ (به نقل از براتی، ۱۳۸۸).

4.. self ـ observation.

5.. Directive.

6..self ـ monitoring.

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 64064
صفحه از 839
پرینت  ارسال به