دیگران، هفت سال بیشتر انتظار زندگی داشتند. این اختلاف بین کسانی که کمتر از یک بار به کلیسا میرفتند و کسانی که هرگز به کلیسا نمیرفتند، معادل ۴/۴ سال بود. معلوم شد که مزیّت کلیسا رفتن ناشی از رفتار بهداشتی بهتر است و تا حدودی از حمایت اجتماعی بیشتر ناشی میشود.
دانشمندان در تحلیل تأثیر مذهب بر سلامتی، چند تحلیل ارائه کردهاند. آرگایل تصریح میکند که آشکارترین تبیین برای همه این موارد، این است که رفتار بهداشتیِ اعضای کلیسا بهتر است؛ یعنی آنها کمتر مشروب میخورند، کمتر سیگار میکشند و.... وی سپس به عنوان عامل دوم، از حمایت اجتماعی ـ که در کلیسا بسیار قوی است و بر سلامت تأثیر دارد ـ، یاد میکند. برتریِ دیگر مذهب ـ که توسط هامر و همکاران کشف شد ـ این بود که مذهب از طریق جنبههای مختلف آرامش روانی و کاهش فشار روانی، رابطه با خدا و خلق ناشی از خدمات کلیسا، سیستم ایمنی را تحت تأثیر قرار میدهد. این بدان جهت است که فشار روانی و خُلق منفی، سیستم ایمنی را مختل میسازد و مذهب با کاهش فشار روانی و تأمین آرامش و ایجاد خُلق مثبت، به تقویت سیستم ایمنی کمک میکند. مثلاً گلیک۱ ۱۷۶ نفر را که در گروههای شفای معنوی حاضر شده بودند، مورد مصاحبه قرار داد و آنها را با ۱۳۷ نفر که از مراقبتهای اوّلیه منظم برخوردار بودند، مقایسه کرد. آنهایی که در گروههای مذهبی شفابخش حضور داشتند، در مقایسه با آنهایی که از مراقبت طبّی منظّمی برخوردار بودند، احساس بهتری را گزارش کردند. همچنین رفتار بهداشتی بهتری داشتند و سلامتیِ عمومی آنها بالاتر بود.
ایدلر،۲ ۲۸۶ نفر بیمار را مورد مطالعه قرار داد. بسیاری از آنها دارای ناتوانیهایی بودند، برخی از آنها از مذهب یاری طلبیده بودند و عدّهای از آن، نتیجه گرفته بودند. سلامت ذهنیِ بالاتر آنان ناشی از فکر کردن به خودِ معنوی درونی بود که بدن با آن ارتباطی ندارد و در بردارنده سلامت هیجانی، رابطه با دیگران و یک خودِ غیر فیزیکی است که حتّی در صورت