میکند که عوامل عینی، به تنهایی علّت خشنودی نیستند. لذا به عوامل غیر عینی پرداخته و آنها را این گونه معرفی نموده است: ۱. مقایسه اجتماعی (از نوع نزولی)؛ ۲. سازگاری با رویدادهای منفی؛ ۳. خوشبینی و تفکّر مثبت (از راه: تفکّر در باره رویدادهای مثبت، اسناد درونی)؛۴. مذهب.۱
همان گونه که مشهود است، برخی از عوامل مربوط به بُعد هیجانی با بُعد شناختی شادکامی تداخل دارند که به نظر وی در هر دو زمینه، کارایی خواهند داشت. البته برخی از این مجموعه عوامل نیز به برطرف کردن عواطف منفی نیز کمک میکنند که بدین وسیله، سه بُعد شادکامی از نظر وی تکمیل میشود. روانشناسانی که در این حوزه قلم میزنند، عوامل گوناگون آن را به تفصیل بررسی نموده و تحقیقات آن را طرح کردهاند که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد:
شوخی و خنده: شوخی، حالت مثبت در ذهن و بیان عاطفه مثبت است که هم خُلق مردم را بهبود میبخشد و هم خودش ناشی از خُلق مثبت است و میتواند تأثیر عمیقی بر شادی داشته باشد. لذا یکی از شایعترین و مؤثّرترین روشهای القای خُلق مثبت است. در عین حال، شوخی و خنده، رویدادهای استرسزا را کم میکند و نگاه فرد را به جنبههای شاد آن معطوف میسازد. لذا نقش مراقبتی نیز دارد که موجب کاهش عواطف منفی میگردد.۲
روابط اجتماعی: وی این موضوع را در چند قسم بحث کرده است: الف ـ روابط دوستانه؛۳ ب ـ عشق و ازدواج؛۴ ج ـ خانواده.۵ همچنین اثر مثبت هر کدام را در چند امر بررسی کرده است: تحرّک عواطف مثبت؛ شادی؛ سلامت روانی؛ و سلامت جسمانی. وی معتقد است که از راه این چهار اثر، آن سه دسته از تعاملهای اجتماعی، موجب هیجانات مثبت میشوند. وی تصریح میکند که «توضیح کلّی این آثار مربوط به اثر مثبتی است که