«نابود شدنی»۱ است، نه پایدار و پُر بهره؛ از این رو، «سرای جدایی»۲ است، نه ماندن و بهره بردن و چون «گذرگاه»۳ است که باید از آن «کوچ»۴ کرد و «رفت».۵
بنا بر این، هر چند اسلام لذّتستیز نیست، امّا فلسفه خود را نیز بر آن قرار نداده است. رویکرد اساسی اسلام ـ همانند همه ادیان اصیل ـ بر خوشبختی دنیا و آخرت انسان قرار دارد. از این رو، در معارف اسلامی با مفاهیمی همچون سعادت، خَیر، فلاح، فوز و... رو به رو هستیم. قرآن کریم قانونی دارد با این بیان که: (وَعَسَی أَن تَکرَهُواْ شَیئًا وَهُوَ خَیرٌ لَّکمْ وَعَسَی أَن تُحِبُّواْ شَیئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکمْ؛۶ چه بسا چیزی را خوش ندارید، ولی برایتان خوب باشد، و چه بسا چیزی را دوست بدارید و برایتان بد باشد).
این قانون، به خوبی نشان میدهد که گاه خیر و سعادت واقعی انسان در سختی و رنج است و لذّت، رهآوردی جز شرّ و بدی ندارد. بر همین اساس، در آغاز این آیه، مسئله جنگ را ـ که امری سخت و پُر محنت است ـ طرح میکند و با استناد به این قاعده، بیان میدارد که هر چند از آن ناخرسندید، با این حال، خیر شما در آن است و طبیعتاً مردم از ترک جنگ خرسند میشوند و شرّ آنان در آن است.
در جای دیگری، مسئله ناخرسندی از همسر را طرح میکند و میفرماید که اگر از زنانتان خوشتان نیامد، فوراً آنان را طلاق ندهید؛ چه بسا از چیری خوشتان نمیآید، ولی خداوند متعال در آن برای شما خیر فراوان قرار میدهد.۷ در طرف مقابل، ثروت را مورد بحث قرار داده که برای مردم، لذّتبخش است؛ امّا میفرماید گمان نکنید که این، مایه خیر برای آنان است.
آنان که کافر شدند، گمان نکنند مهلتی که به آنان دادهایم، حتماً برای آنان خیر است. همانا به آنان مهلت دادهایم تا بر گناهشان بیفزایند و [در نهایت] برای آنان عذابی خوارکننده
1.. ر.ک: همان، ص۴۳ (دارُ فَناءٍ).
2.. ر.ک: همان، ص۴۱ (دارُ فِراقٍ).
3.. ر.ک: همان، ص۳۹ (دارُ مَمَرٍّ).
4.. ر.ک: همان، ص۳۶ (دارُ قُلعَةٍ).
5.. ر.ک: همان، ص۳۹ (دارُ شُخوصٍ).
6.. سورۀ بقره، آیۀ ۲۱۶.
7.. (فَإِن کرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَی أَن تَکرَهُواْ شَیئًا وَیجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیرًا کثِیرًا) (سورۀ نساء، آیۀ ۱۹).