649
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)

سعادت‏گرایانه‏ای دارد؛۱ یعنی همان‏گونه که این رویکرد بر انسان کامل و کارکرد بهینه (مطلوب) او و رشد و کمال وی در همه حیطه‏های زندگی تأکید دارد، در روان‏شناسی مثبت‏گرا نیز همین‏گونه است؛ یعنی بر زندگی نیک(خوب) به عنوان تجربه‏ها و کارکرد مطلوب و بهینه یا «طلب کمال با توجه به شناخت پتانسیل‏های حقیقی درونی» عطف توجّه می‏شود.۲ یورگنسن و نفستاد به نقل از رایان و دسی می‏نویسند:

زندگی خوب، بهزیستی روانی است؛ یعنی این زندگی، هنگامی حاصل می‏شود که فرد به گونه‏ای مطلوب و بهینه عمل می‏کند. به این ترتیب، ویژگی زندگی خوب، رشد و کمال از کارکردهای ساده به کارکردهای پیچیده‏تر یا کمال به سوی کارکردهای بهینه و مطلوب است.۳

ج ـ‏ رویکرد اسلام

هر چند اسلام با لذّت‏های مشروع مخالف نیست و بلکه بر آن تأکید دارد و ـ‏ همان گونه که گذشت ـ‏ ۴ آن را جزئی از شادکامی نیز می‏داند، با این حال، رویکرد مبتنی بر لذّت در زندگی خوب و سعادتمند ندارد. اسلام، نه تنها درد را با زندگی خوب در تضاد نمی‏داند، بلکه آن را جزئی از زندگی خوب به شمار می‏آورد و کسانی را که رنج نبینند، در مسیر سعادت نمی‏داند. دلیل آن نیز این است که منطق اسلام، مبتنی بر «خیر» است. رویکرد اسلام، نه لذّت‏گراست و نه محنت‏گرا؛ بلکه رویکردی خیرگرا دارد و در این میان، درد و رنج، گاه تأمین کننده خیر و سعادت بشر است ـ‏ که این مطلب را پیش‏تر در بخش اول، فصل پنجم، بحث عامل اساسی رضامندی بیان کردیم ـ‏. بر همین اساس، درد و رنج، جزئی از سعادت به شمار می‏رود. لذا پیامبر خداصلی الله علیه و آله تصریح می‏کند که خدا به کسی که از مال و بدنش برای او بهره‏ای نیست، نیازی ندارد.۵ امام زین العابدینعلیه السلام نیز همواره این جمله را بیان می‏کرد که: «من برای مرد نمی‏پسندم که در دنیا عافیت داشته باشد و هیچ مصیبتی به

1.. یورگنسن و نفستاد، ۲۰۰۴ (به نقل از براتی، ۱۳۸۸)؛ سلیگمن، ۱۳۸۹.

2.. رایان ودسی، ۲۰۰۱ (به نقل از براتی، ۱۳۸۸).

3.. براتی، ۱۳۸۸، ص۴۰.

4.. ر.ک: فصل سوم: ساختار شادکامی.

5.. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: لَا حَاجَة للهِ فِیمَنْ لَیسَ لَهُ فِی مَالِهِ وَ بَدَنِهِ نَصِیب (الکافی، ج۲، ص۲۵۶، ح۲۱).


الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
648

ب ـ‏ رویکرد دوم

به مرور زمان، کاستی‏های لذّت‏گرایی مشخص شد و مشاهدات و مطالعات تجربی نشان داد که لذّت‏گرایی نمی‏تواند شادکامی و سعادتمندی را به ارمغان آورد و به همین جهت، آرام‏آرام مخالفت‏ها با این رویکرد شکل گرفت. دکتر ادیت ویکوف جولسون (استاد روان‏شناسی دانشگاه جورجیا) در این باره می‏گوید:

فلسفه کنونی ما در باره بهداشت روان، بر این پایه استوار است که مردم باید شاد و خوش‏حال زندگی کنند و غم و اندوه، نشانه ناسازگاری و عدم انطباق با زندگی است. این اعتقاد و نظام ارزش‏ها باید خود را در برابر کسانی که درد و رنجی اجتناب‏ناپذیر دارند، مسئول بداند؛ زیرا این شیوه اندیشه، موجب می‏شود که افراد دردمند، به خاطر‏ این که شاد نیستند، اندوهناک‏تر نیز بشوند.۱

این حقیقت، موجب شکل‏گیریِ رویکرد دوم گردید. بر اساس نظر یورگنسن، نفستاد،۲ آلان کار و دیگر روان‏شناسان مثبت‏گرا، رویکرد دوم در نگاه به زندگی خوب و شادکامی، رویکرد سعادت‏گرا۳ است. آلان کار، معتقد است که سنّت سعادت‏گرا، شادمانی و زندگی خوب را بر اساس دستیابی به توان بالقوه کامل فرد تعریف می‏کند.۴ رویکرد روان‏شناسی مثبت‏گرا در هزاره جدید، بیش از آن که بر رویکرد لذّت‏گرا مبتنی باشد، بر پایه رویکرد سعادت‏گراست. این رویکرد نیز ریشه در آرای ارسطو دارد. هم در نظریه ارسطو و هم در شارحان بعدی او، سعادت آدمی به آن است که انسان بتواند در طی زندگی، توانایی‏های بالقوه و فضایل نهفته در خود را بالفعل کند و به رشد و کمال برسد. اگر آدمی در این مسیر، موفّق شد، به زندگی خوب دست یافته است.۵

یورگنسن و نفستاد و سلیگمن بر این اعتقادند که روان‏شناسی مثبت‏گرا، عمدتاً رویکرد

1.. ویکتور فرانکل، ۱۳۷۸، ص‏۱۷۳.

2.. یورگنسن ونفستاد، ۲۰۰۴ (به نقل از براتی ۱۳۸۸).

3.. eudaimonia.

4.. آلان کار، ۱۳۸۵، ص۹۸.

5.. براتی، ۱۳۸۸، ص۳۹ ـ ۴۰.

  • نام منبع :
    الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روان شناسی مثبت گرا (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    سوم
تعداد بازدید : 64182
صفحه از 839
پرینت  ارسال به