نمیتواند نسبت به آنها رضایت داشته باشد.
در تحلیل این امر باید گفت که بر اساس آنچه در بحث مبانی خواهد آمد، توحید و خداباوری ـ که ریشه همه مبانی است ـ در دو سطح اثر میگذارد:
یک. در سطح نخست، موجب میشود که در یک نگاه کلان، از سویی، فرد، همه تقدیرهای خداوند متعال را مبتنی بر «خیر» بداند (خیرباوری) و در نتیجه، به احساس رضامندی دست یابد، و از سوی دیگر، مطابق خواست خداوند، «لذّت» خود را تأمین کند و به نشاط دست یابد (فصل چهارم).
دو. در سطحی پایینتر و عینیتر، توحید و خداباوری، موجب میشود که فرد در بُعد خوشایند، همه داشتههای زندگی خود را ببیند و آنها را از خدا بداند و برای آنها ارزش قائل باشد و در نتیجه، «شُکر» تحقّق یابد؛ و در بُعد ناخوشایند، موجب میشود که دردها و رنجهای مصیبت و تکلیف را به مصلحت خود بداند و آنها را تحمّل نماید و در نتیجه، «صبر» تحقّق یابد. از سوی دیگر برای تحقّق تقدیر خداوند در زندگی تلاش کند (خیرآوری) و در نتیجه، زندگی خوب را در دایره تقدیر خداوند تأمین نماید. همچنین موجب میشود که لذّتهای مادی و معنوی با همه ابعادش را تأمین نماید و در نتیجه، نشاط مادی و معنوی تحقّق یابد. بدین وسیله، همه ابعاد شادکامی تحقّق مییابد. این بحث را در فصول دهم، یازدهم، دوازدهم، سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم بررسی خواهیم کرد.
۴. مناسبات تقدیر خدا و واکنش انسان
در شادکامی، دو مقام داریم: یکی مقام «تقدیر» و دیگری مقام «تحقّق». مقام تقدیر، با مقام تحقّق، تفاوت دارد. درست است که همه چیز را خداوند متعال تقدیر میکند، امّا الزاماً هر چه تقدیر میکند، در زندگی انسان، محقّق نمیگردد؛ بلکه مشروط است (تقدیر مشروط) و شرط آن نیز واکنش مناسب انسان است. بنا بر این، ما با مراحل سهگانه «تقدیر»، «واکنش» و «تحقّق»، رو به رو هستیم که مناسبات آنها به شکل زیر تنظیم میشوند:
نمودار (۲ ـ ۵) مناسبات مراحل سهگانه تقدیر، واکنش و تحقّق