فصل پانزدهم
عوامل نشاط
اسلام به نشاط اهمیت فراوان داده است. «نشاط» یکی از مؤلّفههای اساسی در عقل است که در برابر «کَسِل» قرار دارد. در حدیث معروف «جنود عقل و جهل»، از نشاط، به عنوان یکی از جنود عقل و از کسِل به عنوان یکی از جنود جهل، یاد شده است: «النشاط وضده الکسل».۱ عقل، در اخلاق اسلامی، جایگاه نخست را دارد و میتوان آن را مادر اخلاق دانست که همه فضایل به آن برمیگردد. این که نشاط از جنود عقل است، نشان دهنده جایگاه بلند آن از نظر اسلام است. همچنین امیرالمؤمنین علیه السلام در مطالبی که به همام، آموزش دادند، از «بعیداً کسله، دائماً نشاطه» به عنوان صفات مؤمنان یاد کردند.۲ این، نشان دهنده جایگاه این ویژگی در ایمان است.
پایه نظری نشاط
از «نشاط»، به عنوان مؤلّفه دوم شادکامی و در تعریف سعادت نیز از «سُرور»، به عنوان یکی از مؤلّفههای معناییِ سعادتْ یاد کردیم. همان گونه که گذشت، لذّت و سرور، عامل اصلی تحقّق نشاط است. از این رو میتوان گفت که برای به وجود آوردن نشاط، باید شادی و لذّت را تأمین کرد. در حقیقت، شادی و لذّت، عاملی کلان در برانگیختن نشاط به شمار میروند. هیجانات مثبت، به عنوان بخشی از مجموعه هیجانات، یکی از ابعاد وجودی انسان اند. بر اساس آنچه در آموزههای اسلام آمده است، مؤمن موظّف است که لذت نفس را تأمین کند.۳